اشتراک eshtrak

خبری سیاسی فرهنگی! مسئولیت هر مقاله بعهده نویسنده آنست!

شارلی هبدو گناهکاری با چهرۀ بی گناه: تی یری میسان٬ سوریه و رویداد شارلی هبدو: هنوز و همیشه بشنو از ریاکاری برگزیدگان سیاسی غرب: میکائیل گاماندی_اگورف٬ و القاعده در یمن فرانسه را به حملات جدیدی تهدید کرد: ترجمه های حمید محوی

الگوی عملیات تروریستی هیچ شباهتی به آنچه تا کنون از جهاد طلبان می شناختیم همخوانی ندارد، بلکه مبتنی بر شیوۀ عملیات کماندوئی نظامی صورت گرفته است… اهمیتی ندارد تروریست ها چه کسانی بوده اند ولی چه کسانی آنها را فرماندهی کرده اند…دولت تظاهرات گسترده ای را فراهم آورد تا در رأس تظاهرات عظیم مردمی خودنمائی کند و امروز در پی قانونیت بخشیدن به عملیات نظامی تازه ای در لیبی می باشد…

این افراد واقعاً در پاریس چه می کنند؟ دیوید کامرون و بنیامین نتانیاهو که دولت هایشان سانسور نظامی را در حد قدرت مطلق به اجرا می گذارند، یا وزیر دادگستری ایالات متحده اریک هولدر Eric Holder که دولت مطبوعش به اندازه ای آزادی بیان را ستایش می کند که چندین تلویزیون را از بلگراد تا شبکه های لیبی را بمباران و ویران کرد. نخست وزیر ترکیه، احمد داووداغلو که کشورش ساخت کلیسای مسیحی را ممنوع اعلام کرده (گرچه گویا اخیراً می خواهد مجوز ساخت یک کلیسا را صادر کند)، بنیامین نتانیاهو که تسهیلاتی برای مبارزان القاعده فراهم ساخت و حتی آنها را در بیمارستانهای اسرائیلی مداوا کرد بی آن که یک بار دیگر اریک  هولدر، احمد داووداغلو و شاه عبدالله اردنی را فراموش کنیم که دولت هایشان داعش را مجدداً در ژانویۀ 2014 بازسازی کردند.

france rally3

گاهنامۀ هنر و مبارزه

13 ژانویه 2015 

شارلی هبدو گناهکاری با چهرۀ بی گناه

IMG_6925

تی یری میسان

hamid mohvi

 ترجمه توسط حمید محوی

Charlie Hebdo a bon dos

par Thierry Meyssan

گرچه میلیون ها فرانسوی بی هیچ درنگی برخاستند تا آزادی بیان و آئین را پاس بدارند، ولی طبقۀ سیاستمدار و رسانه ها که هر دو پیوسته علیه این آرمان ها کوشیده و آن را پایمال کرده اند برای ارائۀ چهرۀ بکری از خود فرصت را غنیمت شمردند و به میدان آمدند. از دیدگاه تی یری میسان، دولت تظاهرات گسترده ای را فراهم آورد تا در رأس تظاهرات عظیم مردمی خودنمائی کند و امروز در پی قانونیت بخشیدن به عملیات نظامی تازه ای در لیبی می باشد.

شبکۀ بین المللی ولتر|هونگ کونگ (چین)|12 ژانویه 2015

 

حدود پنجاه نفر از رؤسای کشورهای مختلف در تظاهرات شرکت کردند

 

طی سه روز، در فرانسه، یک گروه چهار یا پنج نفره که خود را عضو القاعده در یمن و امارات اسلامی (داعش) معرفی کرده اند هیئت تحریریۀ هفته نامۀ شارلی هبدو به انضمام یک پلیس شهرداری و چند گروگان را در سه وضعیت و مکان مختلف به قتل رساندند.

فرانسه که از دوران سوء قصد های سازمان ارتش سرّی OAS (Organisation de l’armée secrète) در 50 سال پیش چنین خشونتی را بخود ندیده بود و با شعار « ما همه شارلی هستیم » واکنش نشان داد، سه تروریست را کشتند و تظاهراتی به وسعت چندین میلیون نفر سازماندهی شد.

رئیس جمهور، فرانسوآ هولاند از رؤسای احزاب سیاسی که در پارلمان نمایندگی دارند استقبال به عمل آورد. او فرانسوی ها را به اتحاد ملّی فراخواند و از آنها خواست تا در تظاهرات به همراهی پنجاه رئیس دولت خارجی شرکت کنند.

طی مقاله ای که پیش از در این مورد نوشتم (1)، به این نتیجه رسیده بودم که الگوی عملیات تروریستی هیچ شباهتی به آنچه تا کنون از جهاد طلبان می شناختیم همخوانی ندارد، بلکه مبتنی بر شیوۀ عملیات کماندوئی نظامی صورت گرفته است. و سپس به این نتیجه رسیدم که اهمیتی ندارد تروریست ها چه کسانی بوده اند ولی چه کسانی آنها را فرماندهی کرده اند. در این دومین نوشته می خواهم به واکنش هائی که این واقعه موجب گردیده بپردازم.

الغای حق تظاهرات

به محض اعلام کشتار در دفتر شارلی هبدد در حواشی ظهر 7 ژانویه 2015 ، نخست وزیر مانوئل والس Manuel Valls تصمیم گرفت طرح حفاظتی ضد تروریستی را در پاریس و حومه (ایل دو فرانس) به اجرا گذارد. این طرح شامل سد اقدام اتوماتیک و تقریباً دویست اقدام گزینشی دیگر می باشد. بین اقدامات گزینشی، وزیر کشور مجوز تأیید شده برای تمام تظاهرات را باطل اعلام کرد. مقامات می ترسند که مبادا تروریست ها به روی مردم تیراندازی کنند.

ولی از سوی دیگر یک حزب چپ افراطی برای پشتیبانی از شارلی هبدو برای راه اندازی تظاهرات فراخوان صادر می کند و ادارۀ پلیس پس از چند ساعت تردید مجوز قانونی آن را صادر می کند که گویا جمعیتی معادل 100000 نفر در آن شرکت می کنند. نکتۀ شگفت انگیزتر این است که نخست وزیر در فردای واقعه 8 ژانویه عزای ملّی اعلام می کند و سازمان های دولتی برای یک دقیقه سکوت چندین تظاهرات را سازماندهی می کنند. و باز هم از این شگفت انگیزتر، حزب سوسیالیست برای تظاهرات گستردۀ ملی فراخوان صادر می کند که روز 11 ژانویه بیش از 2 میلیون نفر در پاریس در آن شرکت می کنند.

بر اساس می بینیم که دولت  می تواند تظاهرات را به دلیل خطری که برای جان شرکت کنندگان وجود دارد ممنوع اعلام کند ولی اعضای دولت خودشان می توانند تظاهرات گسترده ای را سازماندهی کنند و رؤسای دولت خارجی را نیز دعوت به عمل آورند بی آن که برای امنیت آنها بیمی به خود راه دهند.

چنین تحریفی نشان می دهد که خلاف بیانیه هایشان، دولت بطور مشخص از وسعت تهدیدات آگاه بوده و می دانسته که به تجمعات ارتباطی ندارد. در نتیجه ترجیح دادند که تنها روی شور و هیجان فوق العادۀ عمومی برای آزادی تکیه کنند.

اتحاد ملّی

در این وضعیت بحرانی، راست و چپ به توافق رسیده اند که با هم در تظاهرات ملّی شرکت کنند. ولی برای کدام ارزش ها یا علیه چه کسی تظاهرات به راه انداخته اند ؟

درمی یابیم که رهبران راست و چپ از ارزش هائی مانند ضد مذهب، ضد ملی و ضد نظامی گری نزد خیلی چپ گرای شارلی هبدو بوده اند. می دانیم که بنیانگذار آن فیلیپ وال Philippe Val یکی از دوستان سرکوزی ها بوده است. و باز هم کشف می کنیم که سردبیر جدید آن استفان شاربونیه معروف به شارب Charb دوست پسر وزیر دست راستی ژانت بوگراب Jeannette Bougrab بوده است.

ژانت بوگراب به اخبار تلویزیون TF1 دعوت شده بود، خیلی هیجان زده و احساساتی داستان عشقی اش را تعریف می کرد، و از تمایلات و اعتقادات ضد مذهبی شارب (استفان شاربونیه) به عنوان تعهد لائیک در رویاروئی علیه اسلامگرائی می گفت، و دوست خود را با ژان مولن Jean Moulin مقایسه می کرد، و می خواست که مانند او در پانتئون  Panthéon به خاک سپرده شود. ژانت بوگراب در پایان به طرح آیندۀ زوج اشاره می کند و می گوید که می خواستند فرانسه را ترک کنند و در جای دیگری زندگی شان را از نو بسازند. با شنیدن چنین حرفهائی می توانیم مات و مبهوت شویم. کوتاه سخن، ژانت بوگراب با بیان چنین طرحی هم میهنان خود را تحقیر می کند، هم معنی دانستن لائیسیته و مبارزۀ ضد مذهبی، و از سوی دیگر مساوی دانستن یک طنزنویس ضد ملی با بنیانگذار شورای ملّی مقاومت چیزی بجز تحقیر ملت فرانسه نیست.

و برای این که به خوبی به مفهوم « اتحاد ملّی » از دیدگاه دست راستی ها و دست چپی ها پی ببریم، رهبران سوسیالیست اعلام کردند که جبهۀ ملّی از تظاهرات « جمهوری خواه » حذف خواهند شد. آیا اغراق آمیز بودن چنین موضوعی را می توانیم درک کنیم ؟ رهبران سیاسی از جمهوری حرف می زنند تا رقبای خودشان را حذف کنند. سرانجام، جبهۀ ملّی به تظاهرات شهرستانی پیوست.

اتحاد بین المللی

با دعوت از انواع و اقسام رؤسای دولت و کشور برای آغاز تظاهرات، رئیس جمهور فرانسوآ هولاند می خواست مراسم با شکوهی را در چشم انداز به نمایش بگذارد.

بین حضار، می توانستیم دیوید کامرون و بنیامین نتانیاهو که دولت هایشان سانسور نظامی را در حد قدرت مطلق به اجرا می گذارند، یا وزیر دادگستری ایالات متحده اریک هولدر Eric Holder که دولت مطبوعش به اندازه ای آزادی بیان را ستایش می کند که چندین تلویزیون را از بلگراد تا شبکه های لیبی را بمباران و ویران کرد. نخست وزیر ترکیه، احمد داووداغلو که کشورش ساخت کلیسای مسیحی را ممنوع اعلام کرده (گرچه گویا اخیراً می خواهد مجوز ساخت یک کلیسا را صادر کند)، بنیامین نتانیاهو که تسهیلاتی برای مبارزان القاعده فراهم ساخت و حتی آنها را در بیمارستانهای اسرائیلی مداوا کرد بی آن که یک بار دیگر اریک  هولدر، احمد داووداغلو و شاه عبدالله اردنی را فراموش کنیم که دولت هایشان داعش را مجدداً در ژانویۀ 2014 بازسازی کردند.

این افراد واقعاً در پاریس چه می کنند ؟ مطمئناً برای دفاع از آزادی بیان و آئین نیست که عملاً آن را سرکوب می کنند (مترجم : در اینجا تی یری میسان فراموش می کند از نیکلا سرکوزی یاد کند که او نیز در تظاهرات 11 ژانویه برای دفاع از آزادی بیان و آئین شرکت داشت و او همان رئیس جمهور فرانسه ای است که در سال 2007 دستور حذف فیزیکی یعنی دستور قتل خود او را — یعنی تی یری میسان را — صادر کرده بود).

آزادی بیان

تنها طبقۀ سیاسی نیست که از این فرصت برای کشیدن پتو روی خودشان بهره برداری کرده اند. نشریات و رسانه ها نیز در شارلی هبدو الگوی همان آزادی بیانی را دیدند که خودشان بی وقفه آن را پایمال کرده اند، با خود سانسوری دائمی و اتحاد با جنایاتی که دولت در خارج مرتکب می شود.

نشریات و رسانه های فرانسوی متعدد هستند، ولی قویاً کنفورمیست و در نتیجه به هیچ عنوان پلورالیست نیستند.این موضوع را می توانیم در نحوه ای که شارلی هبدو را معرفی می کنند ببینیم. زیرا خلاف آنچه ادعا می کنند، شارلی هبدو مجلۀ فکاهی وقتی برای ممنوع کردن جبهۀ ملّی مبارزه می کرد یا برای سانسور در انترنت در واقع مخالفت خود را با آزادی بیان نشان می داد.

به هر صورت، می توانیم بخودمان تبریک بگوئیم که سرانجام نشریات بخاطر افرادی که برای حرفهایشان مورد حمله قرار می گیرند به دفاع برخاسته است (مترجم : در اینجا تی یری میسا ن احتمالاً به موردی که مربوط به خود او می شود — یعنی دستور قتل او از سوی سرکوزی— که رسانه های فرانسوی تا اینجا به سکوت برگزار کرده اند اشاره دارد).

دربارۀ رد پای جهاد طلب

با پی گیری تجسس در بیراهه، نشریات چهرۀ و زندگینامۀ تروریست ها را منتشر کردند ولی فراموش کردند که فرماندهان یا هدایت کنندگان و پدر خواندگان تیم تروریستی را جستجو کنند. نشریات بی آن که قصد شوخی داشته باشند می گویند که این موج تروریستی حاصل همکاری بین اعضای القاعده در یمن و داعش است، در حالی که این دو سازمان از یک سال پیش جنگ بی امانی را علیه یکدیگر آغاز کرده اند که دست کم تا کنون 3000 قربانی در دو جبهه برجا گذاشته است.

در این مورد، تنها باید شگفتی خودم را از این مراجع ابراز کنم، شاید بهتر باشد به مراجع دیگری اشاره کنند که سوء قصد را در پیوند با لیبی توضیح دهد. در واقع، اگر فرانسوآ هولاند پا جای پای جرج بوش می گذارد، به طریق اولی باید به یمن حمله کند، گرچه فرانسه در آنجا منافع قابل توجهی ندارد. ولی می بینیم که فرمانده ستاد فرماندهی ژنرال پوگا Puga در حال حاضر مداخلۀ نظامی جدیدی را در لیبی تدارک می بیند.

چنین هدفی خیلی منطقی تر بنظر می رسد، زیرا بر این اساس فرانسه می تواند منافعی را که در نخستین مداخله جستجو می کرد، در مداخلۀ نظامی دوم به جنگ آورد، و در عین حال طرح ایالات متحده را نیز برای ترسیم مجدد « خاورمیانۀ بزرگ » به شکلی که روبین رایت Robin Wright در نیویورک تایمز طی سپتامبر 2013 منتشر کرده است (2) و با مداخلۀ داعش در عراق و سوریه آغاز شد تکمیل کند.

Thierry Meyssan

 

[1] « Qui a commandité l’attentat contre Charlie Hebdo ? », par Thierry Meyssan, Réseau Voltaire, 7 janvier 2015.

چه کسی سوء قصد شارلی هبدو را هدایت کرده است ؟ نوشتۀ تی یری میسان. شبکۀ بین المللی ولتر، 7 ژانویه 2015

http://g-honar-v-mobarze.blogfa.com/post/772

[2] “Imagining a Remapped Middle East”, Robin Wright, The New York Times Sunday Review, 28 septembre 2013.

ترجمه توسط حمید محوی
********************************************

گاهنامۀ هنر و مبارزه

11 ژانویه 2015

 

سایت صدای روسیه

Rédaction en ligne Mikhail Gamandiy-Egorov

میکائیل گاماندی_اگورف

8 janvier, 12:38

 

سوریه و رویداد شارلی هبدو :

هنوز و همیشه بشنو از ریاکاری برگزیدگان سیاسی غرب

© AFP/Kenzo Tribouillard

صدای روسیه | حملۀ تروریستی علیه دفتر هفته نامۀ « فکاهی » شارلی هبدو در پاریس چند موضوع را به روشنی ثابت کرد. ابتدا ثابت کرد که تروریسم بی هیچ استثنائی  قویاً به همه مربوط می شود. و می تواند در هر لحظه به هر کجا حمله کند.

تروریسم تنها در سوریه و عراق حضور ندارد. غرب سیاسی که نه تنها به شکل دراز مدت با تروریست های وهابی که کارشان کشتار و تجاوز در مراکز بزرگ تمدن که سوریه و عراق بود و هست پیوند دوستی داشت و دارد، بلکه در عین حال از آنها پشتیبانی فعال به عمل می آورد و متأسفانه امروز نیز به همین  پشتیبانی ها ادامه می دهد. این گونه که از رویدادهای پاریس بر می آید چنین ماجراجوئی هائی رایگان نبوده.

در واقع، در این ساعت، در خاور میانه ملت با شرافت سوریه با پشتیبانی از رهبرشان و با تکیه به ارتش عرب سوریه جنگ بی امانی را علیه جنایت کاران افراطی که از هیچ فرهنگ و آموزش خاصی برخوردار نبوده اند پی گیری می کنند، ولی از سوی دیگر، رؤسای دولت های غربی و اروپائی به شکل گسترده از همین بربرهائی را که آماه اند تا در هر لحظه هر ملتی را هدف بگیرند مورد پشتیبانی خود قرار داده اند. با آگاهی به این امر که غالباً این بربرها از شهروندان و حتی شهروندان اصلی (یعنی نه تنها شهروندان نسل های دوم و سوم  چهارم مهاجران) در کشورهای غربی  بوده اند و می توانند در بازگشت علیه کشور خودشان دست به اعمال خشونت آمیز بزنند.

چرا در آغاز بحران سوریه از دولت قانونی دمشق پشتیبانی نکردند و برای پایان دادن به این تروریسم زالومنش کمک نکردند ؟ چرا مثل روسیه، چین و ایران سعی نکردند از راه دیپلماتیک و نه با تهدید و حملۀ مسلحانه به دولت قانونی سوریه که مورد پشتیبانی اکثریت شهروندان سوری بود بحران را حل کنند ؟ چرا اجازه دادند که این بزهکاران و جنایتکاران از هر نوع (که بسیاری از آنها از بین شهروندان اروپائی هستند) آزادانه وارد سوریه شوند و به اعمالی دست بزنند که نامی بجز جنایت علیه بشریت ندارد.

موضوع شگفت آور این است که به اصطلاح کارشناسان جهان غرب، پس از تمام جنایات بربر منشانه ای که صورت گرفته، همچنان به تبیلغات دیوانه وارشان ادامه می دهند. در گفتگوهای تلویزیونی مختلف، به انضمام ارونیوز Euronews، در بحث پیرامون مسائل سیاسی و رفتاری که باید در رابطه با این جوانانی که برای جهاد به سوریه و عراق رفته بودند و حالا به کشورهایشان بازگشته اند، بی هیچ شرمی بجای اقدامات تنبیهی در رابطه با این گروه از تروریست های جوان، پیشنهاد کرده اند که باید با آنها به شیوۀ مناسبی رفتار کرد تا دوباره با محیط جامعۀ اروپائی سازگاری پیدا کنند…بدون شرح.

تنها باید امیدوار باشیم که ارتش عرب سوریه با هم یمانانش بتواند به شکل گسترده این انگل ها را به شکلی از بین ببرند که نه تنها دیگر نتوانند جنایات خود را در سرزمین هائی که به تمدن بزرگ عرب تعلق دارد تکرار کنند، بلکه در کشورهای مبدأ خودشان نیز برای همیشه خنثی شوند. شاید زمان آن فرا رسیده باشد که با زبان فنی و ریاکاری رایج در محیط غرب که از «دموکراسی و حقوق بشر به نفع سوریه» حرف میز نند خداحافظی کنیم. بد نیست به برخی یادآوری کنیم  که دموکراسی یعنی صدای مردم. صدای اکثریت. و به این علت که مردم شریف سوریه در اکثریت خود رئیس جمهور بشار اسد را انتخاب کرده اند، شاید زمان آن فرا رسیده باشد که یاد بگیرند که به انتخاب مردم سوریه احترام بگذارند. گرچه چنین کاری عملاً برای اوباما، کامرون، مرکل، هولاند و شرکایشان ناممکن بنظر می رسد (به ویژه عربستان سعودی و قطر به عنوان الگوهای برجستۀ« دموکراسی»).

اگر به موضوع شارلی هبدو بازگردیم، تروریسم تروریسم است. و هیچ موردی را نمی توانیم موجه بدانیم. گرچه رسانه (شارلی هبدو) چندان وزنۀ خاصی نداشته و ندارد، رسانه ای که تنها با روش تحریک آمیز و به تعبیر برخی « رسانه ای با تمایلات افراطی» بوده، و بر اساس سنت دیرینه اش غالباً به اعتقادات مردم، چه مسلمان و چه مسیحی توهین کرده است.

و هر بار که در وضعیت بدی و باز هم بدتری قرار می گرفت و به ویژه وقتی به سراشیب ورشکستگی در می غلتید، هیچ کاری بهتر از تبلیغات از راه های واقعاً کثیف پیدا نمی کرد. آری، این کلمۀ بسیار مناسبی برای توضیح این واقعیت است. و باید اعتراف کنم که بین تظاهرات برای پشتیبانی از هفته نامۀ مذکور (شارلی هبدو) و تظاهرات فوق خشن در برخی کشورهای مسلمان علیه این هفته نامه، از هیچ یک دفاع نمی کنم. دورادور الگوی همپیمانان برزیلی در بریکس BRICS را ترجیح می دهم که چند وقت پیش از این تظاهراتی علیه «کاریکاتورها»ی افراط گرایان شارلی هبدو راه اندازی کردند که مسیحیان و مسلمانان برزیلی در کنار یکدیگر در آن شرکت داشتند و مخالفت قاطعانۀ خود را علیه هر گونه افراط گرائی و تروریسم اعلام کردند.

در پایان ما هم دردی خودمان را با تمام قربانیان تروریسم در سوریه، عراق، لیبی، مالی، نیکاراگوئه، کامرون، فرانسه و در تمام جهان ابراز می داریم. و آرزوی قلبی ما برای برگزیدگان غربی، در سال جدید این است که چشمانشان را به روی نتایج سیاست هرج و مرج طلبی که در خاورمیانه و به همین گونه در کشور خودشان به راه انداختند باز کنند. روشن است که خون سربازان و شهروندان سوری برای « برگزیدگان » ریاکار هیچ ارزش خاصی ندارد، با این وجود وقتی همین مصیبت گریبان شهروندان خودشان را می گیرد، شاید وقت آن نیز فرا رسیده باشد که از نقش مأمور آتش نشانی آتش برافروزی که به شکل اجتناب پذیری به عهده گرفته اند قطع نظر کنند.

 

منبع :
http://french.ruvr.ru/2015_01_08/Syrie-cas-Charlie-Hebdo-l-hypocrisie-de-l-elite-politique-occidentale-encore-et-toujours-5814/

 

ترجمه توسط حمید محوی

***********************

گاهنامۀ هنر و مبارزه

12 ژانویه 2015

 

سایت صدای روسیه

10 ژانویه 2015

القاعده در یمن فرانسه را به حملات جدیدی تهدید کرد

Capture d’écran : SITE

توسط صدای روسیه :

در فردای حملات پیاپی در دامارتین آن گوئل (در حومۀ پاریس)Dammartin-en-Goël و پورت دو ونسن (در حومۀ پاریس)Porte de Vincennes ، یک مقام القاعده در شبهه جزیرۀ عربی در یک ویدئو که روز جمعه منتشر شد، فرانسه را به حملات تازه ای تهدید کرد.

در یک پیغام ویدئوئی که روز جمعه (9 ژانویه) پخش شد و متعاقباً توسط مرکز دیدبانی آمریکا که سایت های اسلامگرا را تحت نظر دارد منتشر شد : حارث الضاری یکی از مقامات مذهبی سازمان تروریستی القاعده در شبهه جزیرۀ عربی کشور فرانسه را به حملات تازه ای تهدید کرد، بی آن که حملات تروریستی روزهای گذشته را بازشناسی کند.

« شما تا وقتی که علیه الله، پیغمبر او و مؤمنین می جنگید در امنیت نخواهید بود »

این مقام با اشارۀ ضمنی به عاملان سوء قصد علیه شارلی هبدو، شریف و سعید کوآشی که مرگ بیش از 12 نفر انجامید اضافه کرد : « سربازانی که الله و پیغمبرش را پرستش می کنند به میان شما آمده اند و از مرگ هراسی نداشته و در جستجوی شهادت به نام الله هستند »

برادران کوآشی، عاملان مظنون به سوء قصد علیه شارلی هبدو مدعی بودند که عضو القاعده در یمن هستند. یکی از نزدیکان این دو برادر، امدی کولیبالی در حمله به یک فروشگاه کاشر cacher در پاریس که چندین نفر را به گروگان گرفته بود کشته شد. کولیبالی خود را عضو گروه امارات اسلامی معرفی کرده بود.

http://french.ruvr.ru/news/2015_01_10/Al-Qaida-au-Yemen-menace-la-France-de-nouvelles-attaques-8903/

 ترجمه توسط حمید محوی

اطلاعات

این ویودی در 14 ژانویه 2015 بدست در اشتراک - eshtrak فرستاده شده و با , , برچسب خورده.