بررسی حمله طراحی شده اسرائیل و آمریکا علیه ایران
نوشته: پروفسور میشل شودوفسکی
برگردان: آمادور نویدی
آمریکا و اسرائیل جهت حمله به ایران برنامهریزی کردهاند
جنگ بهرهبری آمریکا علیه خلق فلسطین و خاورمیانه اقدامی جنایتکارانه است
پیشگفتار:
ما با مردم فلسطین ابراز همبستگی میکنیم، اما ما باید بپذیریم که دستگاههای نظامی و اطلاعاتی آمریکا قاطعانه پشت نسلکشی اسرائیل علیه خلق فلسطین قرار دارند. و این باید بخشی از کمپین همبستگی باشد، یعنی افشای حقیقت در ارتباط با نقش دسیسهآمیز واشنگتن، که بخشی از دستورکار نظامی بدقت برنامهریزی شده علیه فلسطین و خاورمیانه وسیعتر است. نتانیاهو یک پروکسی با سابقه کیفری است، که از حمایت اکید «طبقه سیاسی» اروپایغربی برخوردارست.
جنگ بهرهبری آمریکا علیه خلق فلسطین و خاورمیانه اقدامی جنایتکارانه است
همانطوریکه که بسیاری از تحلیلگران آشکار ساختهاند، اسرائیل و لابیصهیونیستی در آمریکا بیدلیل علیه سیاست خارجی آمریکا اعمالنفوذ نمیکنند.
کاملا برعکس. لابیصهیونیستی قاطعانه با سیاست خارجی آمریکا کنار میآید، و برعکس. این لابیصهیونیستی مخالفان جنگ را که خواهان آتشبس هستند هدف میگیرند. این امر بهنفع انجام دستورکار نظامی آمریکا و در پشتیبانی از اسرائیل اعمال نفوذ میکند.
تشکلهای نظامی و اطلاعاتی آمریکا در همآهنگی با منافع مالی قدرتمند درارتباط با هدف نسلکشی اسرائیل جهت «محو فلسطین از روی نقشه جهان» حرف آخر را میزنند.
دکترین نظامی آمریکا: هدف قراردادن و کشتن غیرنظامیان
هدف قراردادن غیرنظامیان و کشتار کودکان در غزه از قتلعامهای متعدد غیرنظامیان بوسیله آمریکا (۲۰۲۳ -۱۹۴۵)(۱)، ازجمله در فلوجه عراق در حمله سال ۲۰۰۴ الگوبرداری شده است. (بیش از ۳۰ میلیون کشته، عمدتا غیرنظامی در جنگهای برهبری آمریکا در چیزیکه با حُسن نیت، اصطلاحا «دوران پساجنگ» خوانده میشود.
خبرنگار پیشکسوت جنگ، فلیسیتی آربوتنات(Felicity Arbuthnot)، بربریت غیرقابل توصیف قتلعام فلوجه عراق را در سال ۲۰۰۴(۲) را که منجربه مرگ و نابودی بیشماری شد، منعکس کرد. این یک نسلکشی بود که بوسیله ارتش آمریکا صورت گرفت:
«آمریکاییها بصورت وحشتناکی حمله کردند: «خانه به خانه، اطاق به اطاق»، باران مرگ و نابودی را بر سر «شهر مساجد» مغرور، و قدیمی بارید.
تفنگداران دریایی آمریکایی آنقدر غیرنظامی عراقی را کشتند که استادیوم فوتبال شهر اجبارا به قبرستان تبدیل شد. فلوجه ۲۰۰۴
یکی از خبرنگاران نوشت: « از زمان حمله نازیها و اشغال بیشتر قاره اروپا- حمله و بمباران ورشو در ماه سپتامبر ۱۹۳۹، و بمباران تروریستی روتردام در ماه مه ۱۹۴۰، تاکنون ،هیچ چیزی مانند حمله به فلوجه وجود نداشته است».
آمریکا حامی نسلکشی اسرائیل علیه فلسطینیهاست. نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل یک جنایتکار جنگی و پروکسی واشنگتن است که بدون هیچ قیدوشرطی از طرف بایدن و دولتش و همچنین کنگره آمریکا تأئید و حمایت میشود.
صهیونیسم، بنیان ایدئولوژیک امپریالیسم معاصر آمریکا و جنگهای بی پایانش علیه خلقهای خاورمیانه را تشکیل میدهد.
ایده دُگم صهیونیستی «اسرائیل بزرگ»- مانند همه جنگهای مذهبی از ابتدای بشریت- جهت گُمراه ساختن مردم ُکل جهان وجود دارد که «واقعا چه کسی جهان را کنترل میکند».
صهیونیسم به ابزاری مفید جهت تحقق دکترین نظامی آمریکا تبدیل شده است. «سرزمین موعود» درکُل با دستور کار هژمونیک آمریکا در خاورمیانه، یعنی با چیزی منطبق است که ارتش آمریکا از آ بعنوان «خاورمیانه جدید» نام میبرد.
بهسود چهکسی: «چه کسی از جنگ سود میبرد»
پُشت نسلکشی اسرائيل علیه حلق فلسطین، اهداف استراتژیک، ژئوپولیتیک، و اقتصادی نهفته است.«جنایات اغلب به نفع مرتکبان جنایات صورت میگیرد.»:
چه کسانی مرتکبین جنایات هستند؟
جنگ اسرائیل علیه خلق فلسطین جهت کسب پول هنگفت، در خدمت منافع متجمع صنعتی نظامی، و سیاستمداران فاسد است… نسلکشی بوسیله نتانیاهو بنمایندگی از آمریکا صورت میگیرد.
ارتش و دستگاههای اطلاعاتی آمریکا در پشت بمباران جنایتکارانه اسرائیل و حمله به غزه هستند. جنگ آشکار خاورمیانه عمدتا علیه ایران هدفگیری شده است.
مصاحبه ویدئویی میشل شودوفسکی و کارولین میلوکس(۳):
جهت اظهار نظر و/یا دسترسی به ویدئو در سایت رامُبل، لینک زیر را کلیک کنید
https://rumble.com/v3virc4-michel-chossudovsky-expanding-middle-east-war-who-is-behind-Michel Chossudovsky
ایران و مسئله هستهای
سابقه تاریخی: استفاده از اسرائیل بعنوان ابزاری جهت حمله به ایران
پروژه جنگ علیه ایران(عملیات تئاتر ایران نزدیک) در سال ۲۰۰۳ از پیش یک دی ژا وو بود( از قبل احساس شده بود). این پروژه از اواسط سالهای ۹۰ و بیش از ۱۵ سال در کشوی میز پنتاگون بوده است.
بخاطر بیاوریم که در ابتدای دوره دوم ریاست جمهوری بوش(پسر)، معاونش دیک چینی، همگان را متعجب ساخت، و اشاره نمود که بدون شک ایران «در صدر لیست» دشمنان یاغی آمریکا قرار دارد، و باصطلاح اسرائیل «بمباران را برای ما انجام میدهد» بدون شرکت ارتش آمریکا و بدون فشارمان بر آنها جهت انجام بمباران ایران» (تفسیر)
جهت اطلاع بیشتر به مقاله ماه مه ۲۰۰۵ در گلوبال ریسرچ و یا به مصاحبه پی بی اس با زبیگنو برژینسکی رجوع کنید(۴)
اکنون(از نوامبر ۲۰۲۳)، یکبار دیگر، آپشن به شیوه دیک چینی بر روی میز پنتاگون قراردارد، یعنی این امکان وجود دارد که اسرائیلی که درحال بمباران لبنان و سوریه است، (بنمایندگی از آمریکا)، جهت حمله به ایران تحریک و تشویق شود.
قطعنامه کنگره آمریکا( قطعنامه ۵۵۹ اچ.)، ایران را متهم به داشتن سلاحهای هستهای میکند
زمانبندی دقیق: در ژوئن ۲۰۲۳، مجلس نمایندگان آمریکا قطعنامه ۵۵۹ اچ را تصویب نمود که «چراغ سبز» جهت حمله به ایران را نشان میدهد.
مجلس نمایندگان آمریکا بدون ارائه کوچکترین مدرکی که نشاندهد ایران دارای سلاحهای هستهایست، قطعنامهای را تصویب نمود که اجازه استفاده از زور علیه ایران را صادر میکند.
مجلس نمایندگان تصمیم گرفت و اعلام نمود که این سیاست آمریکاست:
(۱) به اینکه یک جمهوری اسلامی ایران هسته ای قابل قبول نیست;
(۲) به اینکه ایران تحت هیچ موقعیت یا شرایطی نباید قادر به کسب سلاح هسته ای شود;
(۳) استفاده از همه ابزارهای لازم جهت جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای; و
(۴) برسمیت شناختن و پشتیبانی از آزادی عمل شرکاء و متحدان، ازجمله اسرائیل، جهت مانع شدن ایران از دستیابی به سلاح هسته ای.
جهت دسترسی به متن کامل قطعنامه ۵۵۹ اچ به منبع (۵) مراجعه کنید.
انبار تسلیحات هستهای اعلامنشده اسرائیل
مجلس نمایندگان آمریکا در حالی (بدون مدرک) به ایران برچسب یک قدرت هستهای میزند که واشنگتن از پذیرش اسرائیل بعنوان یک قدرت هسته ای اعلامنشده امتناع میورزد.
در تحولات اخیر(جنگ اسرائیل با غزه)، امیچال الییاهو، وزیر میراث اسرائیل، «به دنیا اعتراف نمود که اسرائیل دارای سلاحهای هسته ای آماده جهت استفاده علیه فلسطینیان است.»(۶)
روزنامه تایمز اسرائیل(۷) گزارش داد که: «روز یکشنبه[۵ نوامبر ۲۰۲۳]، امیچال الییاهو گفت که یکی از آپشنهای اسرائیل در جنگ علیه حماس، بمباران هسته ای باریکه غزه است.»
Israel’s Dimona Nuclear Weapons Factory
جنگ انرژی
هدف اعلامنشده جنگ آمریکا– ناتو– اسرائیل علیه ایران: گاز طبیعی
ذخایر گاز طبیعی: ایران پعداز روسیه دومین مقام را در جهان دارد. روسیه، ایران و قطر ۵۴/۱ درصد ذخایر گاز جهان را در اختیار دارند.
– روسیه، ۱۷/۳ درصد;
– ایران، ۱۷/۳ درصد;
قطر، ۱۲/۵ درصد(در شراکت با ایران)
در مقابل
– آمریکا، ۵/۳ درصد
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در (سپتامبر ۲۰۲۲) دستور«انفجار»خط لوله نورد استریم را صادر نمود، که این امر از نظر قانونی اقدام جنگی آمریکا علیه اتحادیه اروپاست.
طبق گفته جو بایدن:
«نورد استریم ۲ دیگر وجود ندارد». بیانیه مطبوعاتی کاخ سفید(۷ فوریه ۲۰۲۲)(۸)
هدف استراتژیک آمریکا، غلیرغم ذخایر کاز طبیعی ناچیزش:
مجبور کردن اتحادیه اروپا به خرید گاز مایع طبیعی(ال ان جی) «ساخت آمریکا».
اینکار آمریکا بمعنای اینستکه دستور کار نظامی آمریکا علیه روسیه و ایران جهت افزایش قیمت انرژی اتحادیه اروپاست، که یک اقدام جنگ اقتصادی علیه مردم اروپاست.
شراکت گاز طبیعی ایران و قطر
ذخایر گاز دریایی خلیج فارس تحت یک شراکت (مالکیت مشترک) بین ایران و قطر است(به عکس زیر نگاه کنید).
دولت بایدن در صدد بیثبات کردن شراکت ایران و قطر است
این شراکت حامی خلق فلسطین است.
ک اخ سفید گفت که: «جو بایدن، رئیس جمهور آمریگا، پس از دیدار با امیر قطر، شیخ تمیم» در ماه مارس ۲۰۲۲، «قطر را بعنوان متحد اصلی غیرناتوی آمریکا معرفی نمود، و به وعده ای که در اوایل سال[۲۰۲۲] به قطر داده بود، عمل نمود. (رویترز، ۱۰ مارس ۲۰۲۲)(۹)
رئیس جمهور آمریکا، جو بایدن یک نشست دوجانبه را با امیر قطر، شیخ تمیم بن حمداد الثانی در دفتر بیضی شکل در کاخ سفید در واشنگتن، آمریکا برگزار نمود. ۳۱ ژانویه ۲۰۲۲)
«آمریکا به متحدان نزدیک و غیرناتویی آمریکا که روابط کاری استراتژیک با ارتش آمریکا دارند، این جایگاه را اعطاء میکند.
در جریان نشست که بایدن با امیر قطر، شیخ تمیم بن حمداد الثانی در ژانویه(۲۰۲۲] در کاخ سفید داشت، گفت که به قطر مقام و موقعیت ویژه اعطاء میکند.» لطفا به رویترز(۳۱ ژانویه ۲۰۲۲) و رویترز ۱ فوریه ۲۰۲۲) مراجعه کنید.(۹)
چیزیکه در خطرست ائتلافهای مقطعی است. قطر «شریک» ایران در رابطه با ذخایر استراتژیک گاز دریایی در خلیج فارس است. بین ایران و قطر هیچ همکاری نظامی وجود ندارد.
دستورکار ناگفته واشنگتن اینستکه از طریق ادغام قطر در مدار نظامی آمریکا- ناتو به شراکت قطر باایران پایان دهد، یا آنرا بی ثبات سازد.
لازم بیادآوریست که چند روز قبل از عملیات ۷ اکتبر۲۰۲۳ حماس، امیر قطر، شیخ تمیم بن حمداد آلثانی، «سنگ بنای گسترش پروژه گنبد شمالی» در میدان پارس جنوبی ایران را گذاشت(لطفا به نقشه بالا نگاه کنید).
امیر قطر گفت که:« امروز بنای گسترش پروژه گنبد شمالی انجام گرفت، که در راستای استراتژیک قطر جهت تقویت جایگاهش بعنوان تولید کننده جهانی گاز مایع طبیعی است…»
این میدان گازی مشترک، معروف به «پارس جنوبی» در ایران، بزرگترین میدان گاز طبیعی جهان است (۱۰) که دارای ۵۰/۹۷ تریلیون متر مکعب گاز و حدود ۷/۹ میلیارد مترمکعب از گاز طبیعی تغلیظ شده- میعانات گاز است.
همزمان با نگارش این مطلب، مفهوم گسترش پروژه میدانهای پارس جنوبی (که در آبهای قلمرو ایران است)، از طرف شیخ تمیم در اکتبر ۲۰۲۳، همچنین «موقعیت ویژه» ائتلاف نظامی قطر با آمریکا همچنان نامشخص است.
پایگاه نظامی العدید آمریکا در قطر، بزرگترین پایگاه نظامی آمریکایی در خاورمیانه است.
پایگاه العدید
آیا جایگاه و عملکرد العدید از زمان امضای توافق مارس ۲۰۲۲ که قطر را بعنوان «متحد اصلی غیرناتویی آمریکا تعیین نمود، تغییر یافته است؟
قطر هم شریک ایرانست و هم متحد اصلی غیرناتویی آمریکاست. گزارشها افزایش رابطه نزدیک بین فرماندهان نیروی هوایی آمریکا و نیروی هوایی امیر قطر را تأيید میکند.(۱۱)
قطر یک «بشکه باروت» است؟
هدف سیاست خارجی آمریکا اینستکه در نهایت «دوستی» ایران و قطر را که بسیار ارزشمند و مورد حمایت شهروندان قطری است، تضعیف و نابود کند.
صادرات گاز از پارس جنوبی گنبد شمالی از راه ایران، ترکیه و روسیه عبور میکند.
روسیه، ایران و قطر( که بزرگترین ذخایر گازه طبیعی جهان را دارند)، در سال ۲۰۰۹ به توافق رسیدند که «تروئیکای گازی»، نهاد همکاری گازی سه جانبه ازجمله توسعه پروژه های مشترک را ایجاد کنند.
بسیاری از کشورهااز کشورها، ازجمله کره جنوبی، هند، ژاپن و چین گاز طبیعی مایع(LNG) را از قطر وارد میکنند.
نوامبر سال گذشته (۲۰۲۲)، « شرکت قطر انرژی قرارد ۲۷ ساله ای را جهت ارائه گاز طبیعی مایع با شرکت سینوپک چین امضاء نمود». همچنین قطر با چین دارای یک ائتلاف استراتژیک است.
هدف واشنگتن تحت لفای «ائتلاف بزرگ غیرناتویی» آمریکا با قطر اینستکه (۱۲):
* شراکت ایران و قطر را ازبین ببرد.
* ایران را از میدان مشترک گاز دریایی حذف کند.
* کنترل آمریکا را بر میدان گازی دریایی خلیج فارس اعمال نماند.
* «تروئیکای گازی»(روسیه، ایران و قطر) را تضعیف نموده، در بازار انرژی جهانی هرج و مرج ایجاد نماید.
نه تنها ایران از لحاظ ذخایری گازی خود بعداز روسیه در رتبه دوم جهان قرار دارد، بلکه از لحاظ
ذخایر نفتی(۱۲ درصد ذخایر نفت کُل جهان)، دارای رتبه سوم جهان در مقابل ۴ درصد ناچیز نفت آمریکا قرار دارد.
آبراههای استراتژیک: پروژه کانال بن گوریون
پروژه کانال بن گوریون (۱۳) در آغاز یک پروژه «محرمانه» (طبقهبندی شده) آمریکا در سال ۱۹۶۳ بوسیله آزمایشگاه ملی لورنس لیورمور(Lawrence Livermore National Laboratory یا LLNG )(۱۴)، یک اتاق فکر (که بر تشعشعات هسته ای متمرکز است) در قرارداد با وزارت انرژی آمریکا فورموله تدوین شد. پروژه آزمایشگاه ملی لورنس لیورمور در پاسخ به ملی کردن کانال سوئز در ژوئیه ۱۹۶۷ توسط رئیس جمهور مصر، جمال عبدالناصر(۱۹۵۶-۱۹۷۰) تدوین شد، که هدفش دور زدن کانال سوئز بود.
پروژه کانال بن گوریون اینک بعنوان ابزار کنترل تجارت بین المللی دریایی و به ضرر مردم خاورمیانه درنظر گرفته شده است. این پروژه همچنین بدنبال بیثبات کردن تجارت کالاهای دریایی چین است.
در چارچوب یک جنگ گسترده تر در خاورمیانه برهبری آمریکا، پروژه کانال بن گوریون بخشی از دستورکار نظامی هژمونیک آمریکاست. این امر منطبق با «طرح محو فلسطین از روی نقشه» نتانیاهو است.
طبق گفته ایوان رایدلی:
«تنها مانعیکه از احیای پروژه تازه اصلاح شده [کانال بن گوریون] جلوگیری میکند تا مُهر آن زده شود، از نظر نتانیاهو، حضور فلسطینیان در غزه است که در برابر این پروژه ایستادهاند.»(ایوان رایدلی، ۱۰ نوامبر ۲۰۲۳، تأکید شده است)(۱۵)
هدف جنگ برهبری آمریکا مصادره همه سرزمینهای فلسطینی است که بوسیله دولت اسرائیل تصرف خواهد شد، تا بعنوان یک «مرکز آنگلو– آمریکایی» استراتژیک در خاورمیانه عمل کند:
کانال بن گوریون بویژه به اسرائیل و کشورهای دوست، این آزادی را میدهد که از پرداخت باجسبیل جهت دسترسی به کانال سوئز رها شوند.
کشورهای عربی جهت فشار بر اسرائیل از ابزار دریای سرخ استفاده میکنند، و اسرائیل در پاسخ، تصمیم گرفته است که بر دریای سرخ کنترل بیشتری کسب کند. این کشورهای آفریقایی با کشورهای عربی وابستگیهای فرهنگی و اقتصادی دارند. یکی از عمدهترین منافع نظامی نظامی برای اسرائیل اینستکه به اسرائیل آپشنهای استراتژیک میدهد، برای اینکه در صورت نیاز کمک به اسرائیل، کانال بن گوریون، اهمیت کانال سوئز را برای ارتش آمریکا کاملاً از بین میبرد.
هدف اسرائیل اینستکه با حذف کانال سوئز در کریدور تجارت جهانی و انرژی و تبدیل شدن به یک مرکز جهانی تجارت و انرژی لجستیک، مصر را هر چه بیشتر منزوی کنند.
کارشناسها براین عقیده اند که این شرایط، تعادل استراتژیک انرژی ابتکار پروژه کمربند و جاده چین را در دریای مدیترانه، و تنگه هرمز را که محل انتقال ۳۰ درصد از انرژی جهانست، بهم میزند. غربحامیسرسختکانالبنگوریوناست.(۱۶)(برزسی اورآسیا، ۷ نوامبر ،۲۰۲۳ تأکید شده است)
«اسرائیل بزرگتر»
«مرکز آنگلو–آمریکایی» استرتژیک
سرزمین موعود اسرائیل بزرگ منطبق با برنامه استعماری آمریکا در خاورمیانه است
نقشه اسرائیل بزرگ تنها یک پروژه صهیونیستی برای خاورمیانه نیست، بلکه این امر بخشی جدایی ناپذیر از سیاست خارجی آمریکاست، هذف استراتژیکش توسعه سُلطه آمریکا و همچنین تحزیه و بالکانیزه کردن خاورمیانه است.
بدینجهت، استراتژی واشنگتن شامل بیثباتکردن و تضعیف قدرتهای اقتصادی منطقهای در خاورمیانه، ازجمله ترکیه و ایران است. این سیاست – که با اسرائیل بزرگ منطبق است – همسو با پروسه تجزیه سیاسی است.
از جنگ خلیج( فارس) در سال (۱۹۹۱)، پنتاگون بهفکر ایجاد یک «کردستان آزاد» بوده که شامل ضمیمه کردن بخشهایی از عراق، سوریه، ایران و همچنین ترکیه باشد
«خاورمیانه جدید»: نقشه غیررسمی آکادمی نظامی آمریکا بوسیله کلنل رالف پیترز
«سرزمین موعود آمریکا»: جنگ جهانی
اینک که به شرایط کنونی، ازجمله به محاصره غزه نگاه میکنیم، درمییابیم که نقشه صهیونیستی برای خاورمیان،ه منطبق با جنگهای درازمدت آمریکا علیه خاورمیانه است. همانگونه که پیشتر ذکر شد، دستور کار صهیونیست توجیه ایدئولوژیک و مذهبی جنگ طولانی آمریکا علیه خاورمیانه را تدارک میبیند.
۱۹۷۹–۸۰. باصطلاح جنگ شوروی و افغانستان، که آژانس اطلاعاتی آمریکا (سیا) طراحی کرده بود.
* جنگ ۸۸ –۱۹۸۰ ایران و عراق که آمریکا طراحی کرده بود.
* جنگ ۱۹۹۱ خلیج(فارس) علیه عراق،
* ۲۰۰۱ حمله آمریکا – ناتو به افغانستان،
* ۲۰۰۳ حمله به عراق،
* ۲۰۰۶ جنگ علیه لبنان،
* بهار عربی،
* ۲۰۱۱ جنگ علیه لیبی،
* ۲۰۱۵ جنگ علیه یمن،
* ۲۰۱۴–۲۰۱۷ عملیات «ضدتروریسم» اوباما علیه عراق و سوریه،
* جنگهای مداوم علیه سوریه، عراق و یمن.
پروژه «اسرائیل بزرگ» شامل تضعیف و نهایتا تجزیه کشورهای عربی همسایه بعنوان بخشی از پروژه توسعهطلبانه آمریکا – اسرائیل با حمایت ناتو میباشد.
زیربنای ایدئولوژیک و مذهبی پروژه «اسرائیل بزرگ» با نقشه امپریالیستی أمریکا منطبق است.
درحالیکه دستورکار صهیونیستی نیروی محرکه نیست، اما در خدمت هدفمند فریب افکار عمومی در باب جنگهای طولانیمدت آمریکا علیه مردم خاورمیانه است.
سابقه تاریخی: مجموعهای از طرحها و سناریوهای نظامی جهت جنگ با ایران
از آغاز سناریوی بازیهای جنگی تئاتر ایران نزدیک(۱۷) در ماه مه ۲۰۰۳ (سند طبقهبندی افشا شده)، سناریوی تشدید تنش، ازجمله اقدام نظامی هدفگیری شده علیه ایران و سوریه درنظر گرفته شده بود، که سوریه اولین مرحله آن بود.
سناریوی ایران نزدیک(۲۰۰۳) با یکسری از طرحهای نظامی مرتبط به ایران ادامه یافت. متعاقب ۱۱ سپتامبر، شمار زیادی از بیانیههای رسمی و اسناد نظامی آمریکا به گسترش جنگ در خاورمیانه، با شرکت فعال اسرائیل اشاره کرده بودند.
اسرائیل متحد آمریکا میباشد و در عملیات نظامی از نزدیک بایکدیگر همآهنگ میشوند. بهرحال، تل آویو از واشنگتن دستور میگیرد و تابع آن است. اسرائیل بدون تأئيد پنتاگون در عملیات نظامی بزرگ اقدام نمیکند.
دفاع هوایی آمریکا – اسرائیل
امری که در رسانهها تآئيد نمیشود، اینستکه آمریکا و اسرائیل با هم یک سیستم دفاعی ادغام شده دارند که در اوایل سال ۲۰۰۹ کمی بعداز حمله اسرائیل به غزه تحت «عملیات سُرب گداخته» شروع بکار کرد.
سیستم پدافند یا دفاع هوایی رادار ایکس باند که در سال ۲۰۰۹ توسط آمریکا در اسرائیل آغاز بکار کرد، «دفاع موشکی اسرائیل را با شبکه جهانی شناسایی یا کشف موشکی آمریکا ادغام کرده است، که شامل ماهوارهها، کشتیهای حفاظتی در دریای مدیترانه، خلیج فارس، دریای سیاه، و رادارها و رهگیرهای زمینی پاتریوت است .» (۱۸)(سناتور ژوزف آزولینا، حفاظت اسرائیل از موشکهای ایران، بایشور نیوز،۲۶ دسامبر ۲۰۰۸)
این امر یعنی واشنگتن کنترل میکند و تصمیم میگیرد، و توسط پنتاگون نیز تأئيد شده است که ارتش آمریکا، دفاع هوایی اسرائیل را کنترل میکند:
سخنگوی پنتاگون، جف مورل گفت: «این سیستم راداری آمریکاست و سیستم راداری آمریکا باقی میماند.»
« بنابراین، این سیستمی نیست که ما آنرا بفروشیم یا به اسرائیل بدهیم، و این سیستمی است که احتمالا در محل انجام عملیات مورد نیز پپرسنل آمریکاییست.» (۱۱) بنقل از اخبار ملی اسرائیل، ۹ ژانویه ۲۰۰۹– تأکید شده است)
با شروع دور دوم ریاست جمهوری اوباما، آمریکا و اسرائیل گفتوگوهایی را در ارتباط با حضور «نیروهای آمریکایی در محل عملیات» در اسرائیل آغاز نمودند، یعنی اینکه یک پایگاه نظامی «همیشگی» و «رسمی» آمریکایی در درون خاک اسرائیل ایجاد گردد. و در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۷، یک پایگاه دفاع هوایی آمریکایی در صحرای نگیو افتتاح شد.
طبق گفته سخنگوی نیروی دفاعی اسرائیل هدف اسرائیل از این امر، ارسال «پیام به منطقه»، ازجمله به ایران، لبنان، سوریه و فلسطین بوده است.
بیشترین ارتباط:
اسرائیل نمیتواند بصورت یکجانبه و بدون چراغسبز پنتاگون که اجزاء کلیدی سیستم دفاع هوایی اش را کنترل میکند، به ایران حمله کند.
در واقع، اگر جنگی علیه ایران رُخ دهد، تلاش مشترک آمریکا و اسرائیل، و همآهنگشده با فرماندهی استراتژیک آمریکا(استراتکوم) ومتحدان آمریکا خواهد یود که نقش کلیدی (تابع) دارند.
میشل شودوفسکی، ۱۱ نوامبر ۲۰۲۳
مقاله تحقیقات جهانی ماه مه ۲۰۰۵ میشل شودوفسکی، چشم انداز تاریخی مفصلی از طرحهای جنگی آمریکا جهت حمله به ایران ارائه میدهد.
***
حمله طراحی شده آمریکا – اسرائیل علیه ایران
نوشته: میشل شودوفسکی
ماه مه ۲۰۰۵
در ابتدای دوره دوم ریاست جمهوری بوش(پسر)، معاونش دیک چینی، همگان را متعجب ساخت، و اشاره نمود که بدون شک ایران «در صدر لیست» دشمنان یاغی آمریکا قرار دارد، و باصطلاح اسرائیل «بمباران را برای ما انجام میدهد» بدون شرکت ارتش آمریکا و بدون فشارمان بر آنها جهت انجام بمباران ایران»:
«یکی از دلواپسیهای مردم اینستکه ممکنست اسرائیل سرخود، ایران را بمباران کند… با توجه به این واقعیت که ایران سیاست اعلام شده ای مبنی بر این دارد که هدفشان نابودی اسرائیل است، ممکنست که اسرائیلیها زودتر تصمیم بگیرند و دستبکار شوند، و بگذارند که بعدا بقیه دنیا نگران آشفتگی دیپلوماتیک باشند.»(بنقل از مصاحبهMSNBC در ژانویه ۲۰۰۵)
اسرائیل مانند سگ روتویلری(Rottweiler on a leash) است که افسارش دست آمریکاست، که میخواهد «افسار اسرائیل را باز کند» تا به ایران حمله نماید. (۱۹)
مشاور سابق امنیت ملی، زبیگنو برژینسکی در مصاحبه ای با پی بی اس(PBS)، با نگرانی تأئيد نمود، بله: دیک چینی میخواهد که نخستوزیر اسرائیل، آریل شارون به نیابت از طرف آمریکا اقدام کند و « بمباران ایران» را برای ما انجام دهد:
«بنظرم ایران نامعلومترست. و در آنجا مشکل ظلم و ستم نیست؛ مشکل سلاحهای هستهای است. و امروز معاون پریزدنت به شکلی عجیب از یک بیانیه موازی با این اعلامیه آزادی اشاره نمود که ممکنست اینکار(بمباران ایران) را انجام دهند و در واقع زبانی را بکار گرفت که بنظر مانند توجیهی یا حتی تشویق اسرائیلیها جهت انجام آن(بمباران ایران) است.»
بیانیههای مذکور گمراه کنندهاند. آمریکا «مشوق اسرائیل» نیست. چیزیکه ما با آن سروکار داریم، یک عملیات نظامی مشترک آمریکا- اسرائیل جهت بمباران ایران است، که که بیش از یکسالست که در مرحله برنامهریزی، فعال بوده است. نئوکانها در دپارتمان دفاع، تحت دوگلاس فیث(Douglas Feith)، با پشتکار با همتایان نظامی و اطلاعاتی اسرائیلی خود کار میکند، و با دقت هدفهایی را درون ایران شناسایی کرده اند.(به سیمون هرش رجوع کنید)(۲۰)
براساس این ترتیب کاری، اسرائل یکجانبه و بدون چراغ سبز از واشنگتن، ایران را بمباران نمیکند. بعبارت دیگر، اسرائیل بدون شرکت آمریکا به ایران حمله نمیکند.
عملیات نهانی اطلاعاتی: ایجاد تنشهای قومی در ایران
واشنگتن در دو سال گذشته درگیر عملیات مخفی اطلاعاتی در درون ایران بوده است. نیروهای اطلاعاتی و ویژه آمریکایی و بریتانیایی(با همتایان اسرائیلی اشان) در این عملیات شرکت دارند.
«یک مقام طلاعاتی بریتانیایی گفت که هر کمپینی علیه ایران باشد، مانند جنگ زمینی علیه عراق نیست. این مقام اطلاعاتی گفت که آمریکاییها تاکتیکهای متفاوتی را در مورد ایران بکار میگیرند.. «این امر بشدت ترسناک است..»(ایونینگ استاندارد، ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳)(۲۱)
توقع اینست که بمباران تأسیسات هسته ای ایران بوسیله آمریکا- اسرائیل منجر به تنشهای قومی گشته و باعث «رژیم چنج» بهنفع آمریکا شود.( به عرب مانیتور مراجعه کنید)(۲۲)
مشاوران بوش عقیده دارند که «جنبش ایوزسیون ایران» میتواند ملاها را سرنگون کند. این ارزیابی قضاوتی بشدت غلط از نیروهای اجتماعی درون ایران ارائه میدهد. چیزیکه باحتمال زیاد رخ میدهد، اینستکه ایرانیان همیشه موقع جنگ پشت دولت و علیه تهاجم خارجی می ایستند. درواقع، همه خاورمیانه و فراتر از آن علیه مداخله آمریکا برمیخیزند.
انتقام ایران متعاقب حمله هوایی آمریکایی–اسراييلی
تهران اعتراف کرده درصورتی که مورد حمله قرار گیرد، با حملات موشکی بالیستیک علیه اسرائیل انتقام میگیرد.(سی ان ان، ۸ فوریه ۲۰۰۵) این حملات نیز میتواند تأسیسات نظامی آمریکا را در خلیج فارس هدف قرار دهد، که میتواند بلافاصله ما را به یک سناریوی تشدید نظامی و جنگ تمام عیار سوق دهد.
بعبارتدیگر، حمله هوایی علیه ایران میتواند جنگ را به منطقه خاورمیانه وسیع آسیای مرکزی بکشاند.
بعلاوه، حمله طراحیشده علیه ایران را باید در رابطه با خروج پرسنل سوری از لبنان درک نمود، که فضای جدیدی جهت استقرار نیروهای اسرائیلی فراهم کرده است. شرکت ترکیه در عملیات نظامی آمریکا- اسرائیل نیز عاملی است که پس از توافق بین آنکارا و تل آویو حاصل شد.
بعبارت دیگر، طراحان آمریکا و اسرائیل باید بدقت عواقب اقدامات خارج از کنترل خودشان را سبک و سنگین کنند.
اسرائیل جنگافزارهای مرگبار نظامی خود را جهت حمله احتمالی به ایران افزایش میدهد
افزایش عظیم جنگافزار نظامی اسرائیل جهت آمادگی برای حمله احتمالی به ایران است.
اخیرا اسرائیل حدود ۵۰۰۰ «سلاح هوشمند پرتاب هوایی» شامل حدود ۵۰۰ «بمب سنگرشکن از نوع (BLU 109)(۲۳) دریافت کرده است. مهماتی که گفته میشود (پوشش اورانیومی) مناسب جهت مقابله طیف کاملی از اهداف ایرانی، باستثنای تأسیسات زیرزمینی مدفون در نظنز، که ممکنست به بمبهای [قویتر] «سنگر شکن (BLU-113)(۲۴) احتیاج داشته باشد»:
«نظر باینکه اسرائیل دارای چنین سلاحهای قابل توجهی است، اما فهرست سلاحهایش را افزایش میدهد که بیشتر بتواند حملاتش را با یا بدون شرکت آمریکا ادامه دهد.» (مراجعه شود به ریچارد بنت)(۲۵)
واحد بمب هدایت شونده (GBU-28)
نیروی هوایی اسرائیل باستفاده از بمبهای سنگرشکن آمریکایی و همچنین بمبهای ساخت اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران در بوشهر (۲۶) حمله خواهد کرد. این حمله در مرحله مجزا «با از کار انداختن رادار و حفاظت از پارازیت ارتباطی نیروی هوایی آمریکایی آواکس(AWACS) و دیگر هواپیماهای آمریکایی در منطقه حمایت میشود» (مراجعه کنید به وین مادیسون(Wayne Madsen)(۲۷)
بهخاطر داشته باشیم که میتوان از بمبهای سنگرشکن هم جهت حمل بمبهای هستهای تاکتیکی استفاده نمود.(B61-11)(۲۸) «نمونه هستهای «بمب متعارف»(BLU 113)(۲۹) است. از این بمب میتوان بههمان شیوه بمب متعارف سنگرشکن استفاده نمود.(به میشل شودوفسکی و همچنین به اینجا رجوع کنید)(۳۰)
بنابر گفته پنتاگون، سلاحهای هستهای تاکتیکی «برای غیرنظامیان بیخطرست..» سنای آمریکا کاربرد آنها را مجاز شمرده است.(مراجعه کنید به میشل شودوفسکی)(۳۱)
بعلاوه، در اواخر سال ۲۰۰۳ گزارش شد که، زیردریاییهای کلاس دولفین اسرائیلی (۳۲) به موشکهای هارپون آمریکایی(۳۳) مجهز هستند که کلاهک هسته ای دارند و اینک ایران را هدفگیری کردهاند (مراجعه کنید به گوردون توماس)(۳۴)
حتی اگر اسرائیل از سلاحهای هستهای تاکتیکی علیه ایران استفاده نکند، یک حمله به تأسیساتی هستهای ایران نه تنها شبح یک جنگ بزرگتر، بلکه همچنین تشعشعات هستهای را در یک منطقه وسیعتر افزایش میدهد:
«حمله به تأسیسات هسته ای ایران نه فقط باعث تحریک جنگ میشود، بلکه همچنین میتواند ابرهای تشعشعات را بسیار فراتر از اهداف و مرزهای ایران رها کند.«(اظهارات پروفسور الیاس توما، شبکه اینترنتی عربی، سرویس اخبار فدرال، ۱ مارس ۲۰۰۵)
باضافه، درحالیکه اکثر خبرها بر موضوع مجازات حملات هوایی به تأسیسات هستهای ایران متمرکز شده، این حملات باحتمال زیاد میتواند به اهداف دیگر گسترش یابد.
درحالیکه یک جنگ زمینی بعنوان یک «سناریوی» احتمالی در برنامهریزی نظامی درنظر گرفته شده است، اما ارتش آمریکا قادر نیست یک جنگ زمینی مؤثر با توجه به وضعیت عراق را بهراه بیاندازد. طبق گفته مشاور امنیت ملی سابق، لارنس ایگلبرگر:
«ما در ایران وارد جنگ زمینی نمیشویم، و امیدوارم که نشویم. اما اگر وارد شویم، با مشکل جدی روبرو خواهیم شد. فکر نمیکنم هیچکسی در واشنگتن بطور جدی در این باره فکر کند.» (نقل شده در ژورنال ملی، ۴ دسامبر ۲۰۰۴)
تواناییهای نظامی ایران
ایران، علیرغم ضعفهای کلیاش در رابطه با اسرائیل و آمریکا، دارای یک سیستم دفاع هوایی پیشرفته است، که جهت محافظت از سایتهای هستهایاش مستقر کرده است؛ «آنها پراکنده و زیرزمینی اند و حملات هوایی احتمالی بالقوه موفقیتآمیز، دشوار و فاقد هرگونه تضمینی است.»( اورشلیم پست، ۲۰آپریل ۲۰۰۵)
ایران، موشکهای شهاب ۳ خود را بهروز کرده است، که میتوانند به اهدافی در اسرائیل برسند. اخیرا، نیروهای مسلح ایران تمرینهای نظامی قابل توجهی را قبل از وقوع موعد مقرر حمله برهبری آمریکا انجام داده اند. ایران، همچنین دارای موشکهای کروز استراتژیک 12X-55 ساخت اوکراین است. گفته شده که سیستم دفاعی ایران شامل موشکهای SA-2, SA-5, SA-6 ساخت روسیه، و همچنین دارای موشکهای SA-7 شانه پرتاب است.(مرکز مطالعات استراتژیک جفا- Jaffa)
«نقشهراه نظامی» آمریکا
دولت بوش(پسر)، رسما ایران و سوریه را بعنوان مرحله بعدی «نقشه راه برای جنگ» انتخاب کرده است.
هدف قرار دادن ایران پروژه ای میباشد که مورد حمایت دو حزب (دمکرات و جمهوریخواهان) است که بطور گسترده در خدمت منافع جمعی شرکتهای نفتی آنگلو-آمریکایی، مؤسسه مالی والاستریت و مجتمع نظامی – صنعتی است.
منطقه گستردهتر خاورمیانه- آسیای مرکزی بیش از ۷۰ درصد از ذخایر نفتی و گاز طبیعی جهان را دارد. ایران دارای ۱۰ درصد از نفت جهان است و بعد از عربستان سعودی (۲۵درصد) و عراق(۱۱ درصد) از نظر حجم ذخایر در ردیف سوم جهان قرار دارد. در مقایسه، آمریکا دارای کمتر از ۲/۸ درصد ذخایر نفت جهان است.(مراجعه کنید به اریک وادل، جنگ برای نفت)(۳۵)
از اعلام هدفقراردادن ایران نباید تعجب کرد، زیرا این بخشی از جنگ برای نفت است.
قبلا، فرماندهی مرکزی آمریکا – سنتکوم (USCENTCOM) در زمان دولت کلینتون جهت حمله به ایران و عراق «نقشههای تئاتر جنگ» را تدوین کرده بود:
«منافع و اهداف گسترده امنیت ملی ابراز شده در استراتژی امنیت ملی پرزیدنت (NSS) و رئیس استراتژی ملی نظامی(NMS )، پایه و اساس استراتژی تئاتر سنتکام آمریکا را تشکیل میدهد. استراتژی امنیت ملی اجرای مهار دوگانه کشورهای یاغی عراق و ایران را تا موقعی رهبری میکند که این دو کشور تهدیدی برای منافع آمریکا، و بقیه کشورهای منطقه و شهروندان خودشان باشند. مهار دوگانه جهت حفظ توازن قوا در منطقه بدون اتکاء به عراق یا ایران برنامهریزی شده است. استراتژی تئاتر سنتکام آمریکا براساس منافع و تهدیدمحور است. هدف آمریکا از تقبل، همانگونه که در استراتژی امنیت ملی از آن حمایت شده است، حفاظت از منافع حیاتی آمریکا در منطقه– دسترسی مدام و مطمئن آمریکا و همپیمانان به نفت خلیج(فارس) است.» (سنتکام آمریکا، سیاست آمریکا، تأکید شده)(این سند دیگر در دسترس نیست!)
بازیگران اصلی نظامی
در حالی که ایالات متحده، اسرائیل و همچنین ترکیه (که دارای مرزهای مشترک با ایران و سوریه است) بازیگران اصلی این روند هستند، تعدادی دیگر از کشورهای منطقه، متحدان ایالات متحده، از جمله چندین جمهوری شوروی سابق آسیای مرکزی میتوان نام بُرد. بریتانیا علیرغم انکار رسمی آن در سطح دیپلماتیک، از نزدیک درگیر است. ترکیه نقش محوری در عملیات ایران دارد. این کشور قرارداد همکاری نظامی گسترده ای با اسرائیل دارد. نشانههایی موجودست که نشان میدهد ناتو به طور رسمی در چارچوب توافق اسرائیل و ناتو که در نوامبر ۲۰۰۴ به دست آمد، نیز درگیر است.
طراحی حمله هوایی به ایران
طبق گفته بازرس سابق تسلیحات، اسکات ریتر، جورج دبلیو بوش از قبل دستور حمله هوایی به ایران را امضاء کرده بود که برای ماه ژوئن زمانبندی شده بود.(به اینجا رجوع کنید)(۳۶)
تاریع معین شده ماه ژوئن باید درک شود. این امر بدین معنا نیست که حمله در ماه ژوئن اتفاق می افتد. این امر چیزی را که پیشنهاد میکند، اینستکه آمریکا و اسرائیل در «وضعیت آمادگی» بسر میبرند، و آماده اند که تا ماه ژوئن یا تاریخ دیرتری حملهای را راه بیاندازند. بعبارت دیگر، تصمیم جهت حمله گرفته شده است.
باید مشاهدات ریترز را درباره یک عملیات نظامی محتمل الوقوع، جدی گرفت. در ماههای اخیر، مدارک فراوانی مبنی بر تدارک یک عملیات نظامی بزرگ وجود دارد:
۱) در ماههای اخیر چندین رزمایش نظامی بزرگ انجام شده، که شامل استقرار نظامی و آزمایش سیستمهای تسلیحاتی میشود.
۲) نشستها یا برنامهریزی نظامی بین طرفهای مختلف درگیر، برگزار شده است. رفت و آمدهای مقامات نظامی و دولتی بین واشنگتن، تل آویو و آنکارا رُخ داده است.
۳) در ساختار فرماندهی نظامی اسرائیل با منصوب کردذن رئیس جدید ستاد، تغییرات قابل توجهی اتفاق افتاده است.
۴) مبادلات شدید دیپلوماتیک در سطح بین المللی با هدف تأمین امنیت حوزههای همکاری نظامی و یا حمایت از عملیات نظامی برهبری آمریکا- اسرائیل علیه ایران انجام شده است.
۵) عملیات اطلاعاتی موجود درون ایران تشدید شده است.
۶) اجماع سازی: تبلیغات رسانه ای درباره ضرورت مداخله در ایران با گزارشهای روزانه در اینباره که چگونه ایران تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی است افزایش یافته است.
زمانبندی ابتکارات کلیدی
ابتکارات گوناگونی در چند ماه گذشته انجام گرفته است، که بطور کلی نشاندهنده اینستکه نقشه بمباران هوایی ایران در دستور کار نظامی قرار دارد:
نوامبر ۲۰۰۴ در بروکسل: موافقت یا پروتکل ناتو-اسرائیل: هیئت نیروهای دفاعی اسرائیلی در کنفرانس ناتو با افسران نظامی شش عضو کشورهای حوزه مدیترانه ملاقات کردند، ازجمله مصر، اردن، الجزایر، تونس مراکش و موریتانی. ناتو بدنبال احیای چارچوبی با عنوان برنامه گفتگوی مدیترانه میباشد، که شامل اسرائیل نیز میگردد. هیئت اسرائیلی توافق کرده که در تمرینات نظامی و «مانورهای ضدتروریستی» همراه با چندین کشورهای عربی شرکت نماید.
ژانویه ۲۰۰۵: آمریکا، اسرائیل و ترکیه در شرق مدیترانه (۳۷)، خارج از سواحل سوریه رزمایش نظامی انجام دادند. این تمرینها، که در سالهای گذشته نیز برگزار شده، بعنوان رزمایش معمولی توصیف شده است.
فوریه ۲۰۰۵: متعاقب تصمیمی که در نوامبر ۲۰۰۴ در بروکسل گرفته شد، به اسرائیل اجازه داده شد که برای نخستین بار در تمرینهای نظامی با نانو، که شامل چندین کشور عربی نیز بود، درگیر شود.
فوریه ۲۰۰۵: ترور نخست وزیر سابق لبنان، رفیق حریری. سوریه متهم به این ترور شد، و این امر بنفع اسرائیل و آمریکا تمام گشت و بهانه ای شد که جهت خروج نیروهای سوری از لبنان مورد استفاده قرار گیرد.
فوریه ۲۰۰۵: آریل شارون، موشه یعلون، رئیس ستاد ارتش خود را برکنار نمود و دان هالوتز، ژنرال نیروی هوایی را جانشین وی کردد. این نخستین بار در تاریخ اسرائیل است که یک ژنرال نیروی هوایی بعنوان رئیس ستاد ارتش برگزیده میشود(مراجعه کنید به یوری آونری)(۳۸)
انتصاب سرکشکر دان هالوتز بعنوان رئیس نیروی دفاعی اسرائیل در دوایر سیاسی اسرائیل بعنوان «انتصاب شخص مناسب در زمان مناسب» درنظر گرفته شد. موضوع اصلی اینستکه عملیات هوایی بزرگ علیه ایران در مرحله برنامهریزی است، و سرکشکر هالوتز جهت همآهنگ کردن حملات بمباران هوایی ایران تعیین شده است. انتصاب هالوتز بویژه با دستور کار اسرائیل مرتبط با ایران بود: «وی بعنوان رئیس کل ستاد، در بهترین موقعیت جهت آماده ساختن ارتش برای چنین سناریویی خواهد بود.»
مارس ۲۰۰۵: دبیرکل ناتو جهت گفتگوهای بعدی با آریل شارون و افسران نظامی اسرائیلی، متعاقب رزمایش نظامی مشترک ناتو- اسرائیل در فوریه به اورشلیم رفت.
این روابط همکاری نظامی توسط اسرائیل بعنوان اهرمی جهت «ارتقای توانایی بازدارندگی اسرائیل درباره دشمنان بالقوه تهدیدکنندهاش، یعنی ایران و سوریه درنظر گرفته شده است». فرضیه اصلی همکاری نظامی ناتو- اسرائیل اینستکه اسرائیل مورد حمله قرار گرفته است:
«هرچه تصور عمومی اسرائیل بعنوان کشوری تقویت شود که مواجه با دشمنانی است که بدون هیچ دلیل موجهی تلاش میکنند به آن حمله کنند، احتمال کمک ناتو بیشتر میشود. بعلاوه، ایران و سوریه باید اینرا درنظر بگیرند که همکاری بیشتر بین اسرائیل و ناتو منجر به تقویت روابط اسرائیل با ترکیه میشود که همچنین عضوی از ناتو است. باتوجه به پتانسیل قابل توجه ترکیه و نزدیکی جغرافیایی آن به هردو، ایران و سوریه، آپشنهای عملیاتی اسرائیل علیه آنها، موقعیکه نیاز باشد، میتواند قدرت قابل توجهی کسب کند.»(مرکز جفا برای مطالعات استراتژیک. http://www.tau.ac.il/jcss/sa/v7n4p4Shalom.html )
پروتکل اسرائیل – ناتو بدینجهت اهمینت بیشتری دارد که ناتو را موظف میکند خودش را با طرح آمریکا- اسرائیل جهت بمباران ایران، بعنوان اقدامی جهت دفاع از خود به نیابت از اسرائیل، همسو کند.این امر همچنین بمعنای اینستکه ناتو در روند مشورتهای نظامی مرتبط با بمباران هوایی برنامهریزی شده ایران درگیر است. البته این امر به توافق همکاری نظامی دوجانبه بین اسرائیل و ترکیه مربوط میشود که احتمالا بخشی از عملیات نظامی ناتوست و ترکیه بعنوان عضوی از ناتو در آن شرکت میکند.
اواخر مارس ۲۰۰۵: خبرهای افشا شده در اسرائیل حاکی از «مجوز اولیه» نخست وزیر آریل شارون، جهت حمله اسرائیل به تأسیسات نیروگاه غنیسازی اورانیوم نطنز است، « البته اگر دیپلماسی در توقف برنامه هسته ای ایران شکست بخورد.»(هندو، ۲۸ مارس ۲۰۰۵)
مارس– آوریل ۲۰۰۵: برگزاری رزمایش نظامی مشترک آمریکا- اسرائیل که بویژه مرتبط با پرتاب موشکهای پاترویت بود.
کارکنان موشکی پاتریوت مستقر در آلمان به اسرائیل اعزام شدند تا در رزمایش مشترک مار کبرای سرو کوهی(Juniper Cobra)(۳۹) با ارتش اسرائیل شرکت کنند. این رزمایش بعنوان یک امر معمولی و« بدون ارتباط با حوادث خاورمیانه توصیف شد.»:
« ما مثل همیشه، علاقمند به بکارگیری درسهای یادگرفته از مانورهای نظامی هستیم.»( UPI پو پی آی،- ۹ مارس ۲۰۰۵)
آوریل ۲۰۰۵: دونالد رامسفلد در سفرهای رسمی خود به عراق، افغانستان، پاکستان، قرقیزستان و آذربایجان بود. تلاشهای دیپلوماتیک وی توسط رسانههای روسی دقیقا بعنوان احاطه ایران و در تلاش جهت انتخاب بهترین پایگاه جهت عملیات احتمالی نظامی علیه ایران توصیف شد.»
رامسفلد در باکو، آذربایجان مشغول رایزنی جهت تاریخ استقرار پرسنل نظامی آمریکا در آذربایجان و در مرز شمال غربی ایران بود. پایگاههای نظامی آمریکا که بعنوان «گروههای متحرک» در آذربایجان توصیف میشوند، جهت ایفای نقش در عملیات نظامی علیه ایران تعیین شده اند.
آذربایجان عضوی از ائتلاف گووام(GUUAM)، یک پیمان همکاری نظامی با آمریکا و ناتو است، که به استقرار پرسنل نظامی آمریکا در چندین کشور عضو، ازجمله گرجستان، ازبکستان و آذربایجان اجازه میدهد. هدف کوتاه مدت اعلام شده اینستکه «ایران خنثی شود.» هدف بلندمدت تحت «طرح خزر» پنتاگون، اعمال کنترل نظامی و اقتصادی بر کل حوزه دریای خزر، با این هدف است که سُلطه آمریکا بر کل ذخایر نفتی و کریدورهای خطوط لوله را تضمین کند.
رامسفلد در مدت سفر ماه آوریل خود، برای ابتکار آمریکا مبنی بر ایجاد«نیروهای ویژه و پایگاههای نظامی و تأمین نفوذ آمریکا در منطقه خزر اصرار کرد:
«این پروژه را که دیده بان کاسپین نامیدهاند، شبکه ای از نیروهای ویژه و یگانهای پلیس را در کشورهای منطقه جهت استفاده در مواقع اضطراری از جمله تهدید به تأسیسات مجتمع نفتی و خطوط لوله را قید می کند. پروژه دیده بان کاسپین توسط آمریکا(۱۰۰ میلیون دلار) تأمین مالی میشود. این پروژه به گارد پیشرو فرماندهی اروپایی آمریکا تبدیل میشود که منطقه مسئولیتش شامل منطقه خزر است، که مرکز فرماندهی این پروژه با رادار قدرتمند در باکو واقع خواهد شد.»(دفاع و امنیت روسیه، ۲۷ آوریا ۲۰۰۵)
دیدار رامسفلد اندکی متعاقب سفر رئیس جمهور ایران، محمد خاتمی به باکو صورت گرفت .
آوریل ۲۰۰۵: ایران با تاجیکستان همکاری نظامی امضا میکند. تاجیکستان یک موقعیت استراتژیک در سرحد مرز شمالی افغانستان را احاطه میکند. تاجیکستان عضوی از گروه همکاری نظامی «شانگهای پنج» است که شامل کازاخستان، چین، قرقیزستان، و همچنین روسیه است. ایران با ترکمنستان هم قراردادهای اقتصادی دارد.
اواسط آوریل ۲۰۰۵: نخست وزیر اسرائیل، آریل شارون با جورج دبلیو بوش پسر) در مزرعه اش در تکزاس ملاقات میکند. موضوع دستور کار مذاکرات دوجانیه آنها درباره ایران است. مهمتر، سفر آریل شارون جهت انجام مذاکرات در سطح بالا بین طراحان نظامی آمریکا و اسرائیل درباره ایران بود.
اواخر آوریل ۲۰۰۵: رئیس جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین جهت یک سفر رسمی در اسرائیل است. پوتین تصمیم روسیه جهت فروش موشکهای ضدهوایی کوتاه بُرد به سوریه و ادامه حمایت از صنعت هسته ای ایران را اعلام میکند. زیر سطح طلایی دیپلماسی بینالمللی، سفر بموقع پوتین به اسرائیل را باید بعنوان «سیگنالی به اسرائیل» در باره حمله هوایی طراحی شده اش علیه ایران تفسیر نمود.
اواخر آوریل ۲۰۰۵: اعمال فشارهای ایالات متحده به آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) جهت جلوگیری از انتصاب مجدد محمد البرادعی، که به گفته مقامات آمریکایی «به اندازه کافی در قبال ایران سختگیر نیست…» متعاقب فشارهای آمریکا، رأیگیری درباره انتصاب رئیس جدید ژانس بین المللی انرژی اتمی به ماه ژوئن ۲۰۰۵ موکول شد. این سیرتکاملی تحولات نشان میدهد که واشنگتن میخواهد کاندید دستچین خود را پیش از انجام حملات هوایی آمریکا- اسرائیل علیه تأسیسات هسته ای ایران معرفی کند.( صدای آمریکا)(در فوریه ۲۰۰۳، البرادعی همراه با بازرس ارشد تسلیحاتی سازما ملل، هانس بلیکس، اطلاعات (ساختگی) درباره سلاحهای کشتار جمعی ارائه شده توسط آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل را با هدف توجیه جنگ علیه عراق به چالش کشید.
اواخر آوریل ۲۰۰۵: فروش تجهیزات نظامی مرگبار به اسرائیل. بمبهای سنگرشکن جی بی یو(GBU-28 Buster Bunker Bombs): مصادف با سفر پوتین به اسرائیل، آژانس همکاری امنیت دفاعی آمریکا(وزارت دفاع)، فروش ۱۰۰ بمب اضافی سنگرشکن ساخت لاکهید مارتین به اسرائیل را اعلام نمود. این تصمیم از طرف رسانّههای آمریکایی بعنوان «اخطاری به ایران درباره جاهطلبیهای هسته ایش» تلقی شد.
فروش مربوط به واحد هدایت شونده بزرگتر و پیچیده تر Guided Bomb Unit-28 (GBU-28) BLU-113) واحد نفوذکننده (۴۰)(شامل واحد کنترل هدایت WGU-36A/B و تجهیزات حمایتی) است. GBU-28 به عنوان ًًیک سلاح ویژه جهت نفوذ به مراکز فرماندهی سخت واقع در اعماق زمین توصیف شده استًً. واقعیت این است که GBU-28 یکی از کشندهترین سلاحهای «متعارف» جهان است که در تهاجم سال 2003 به عراق مورد استفاده قرار گرفت و میتواند باعث مرگ هزاران غیرنظامی از طریق انفجارهای عظیم شود.
قرار شده که نیروی هوایی اسرائیل از GBU-28s در هواپیماهای جنگنده F-15 خود استفاده کند. (مراجعه کنید به متن انتشار خبری DSCA)
اواخر آوریل– اوایل ماه مه ۲۰۰۵: نخست وزیر ترکیه، رجب طیب اردوغان جهت پیگیری مذاکرات با آریل شارون در اسرائیل است. وی با وزیر دفاعش، وجدی گونول همراه است، که با مقامات ارشد نظامی اسرائیل ملاقات کند.
در دستور کار رسمی این مذاکرات:
پروژه های دفاعی مشترک، از جمله تولید مشترک دفاع موشکی تئاتر Arrow II و موشک های Popeye II است، که دومی به نام Have Lite نیز شناخته میشود، موشکهای کوچک پیشرفته ای هستند که برای استقرار در هواپیماهای جنگنده طراحی شده اند. تل آویو و آنکارا تصمیم گرفتند خط تلفنی برای تبادل اطلاعات ایجاد کنند.
مه ۲۰۰۵: پرسنل سوری برنامهریزی کرده بودند که از لبنان خارج شوند، اما این امر منجر به تغییر عمده در موقعیتامنیتی خاورمیانه و بهنفع اسرائیل و آمریکا تمام میشود.
ایران محاصره شده؟
آمریکا دارای پرسنل و پایگاههای نظامی در ترکیه، پاکستان، آذربایجان، افغانستان و البته عراق است.
بعبارت دیگر، ایران عملا توسط پایگاههای نظامی آمریکایی محاصره شده است.(به نقشه پائین نگاه کنید). این کشورها،
همچنین ترکمنستان، اعضای برنامه مشارکت ناتو جهت صلحند(۴۱) و با ناتو همکاری نظامی دارند
.
حق چاپ اریک وادل– گلوبال ریسرچ، ۲۰۰۳
تئاتر جنگ خاورمیانه
بعبارتی دیگر، ما با یک سناریوی بالقوه انفجاری روبرو هستیم که در آن تعدادی از کشورها، از جمله چندین جمهوری سابق شوروی، میتوانند وارد جنگی به رهبری آمریکا با ایران شوند. ایران اتم.آ ریو(IranAtom.ru)، یک گروه خبری و تحلیلی نظامی روسیه، در این زمینه پیشنهاد کرده است:
«از آنجاییکه اهداف هسته ای ایران در سراسر کشور پراکنده هستند، اسرائیل نیازمند به حملات گسترده با رویکردهای گوناگون پرواز به داخل و به خروج – از اردن، عراق، ترکیه، آذربایجان و سایر کشورها… است. آذربایجان به طور جدی از واکنش تهران در صورت صدور مجوز باکو به هواپیماهای اسرائیلی برای پرواز بر فراز خاک خود می ترسد.»(دفاع و امنیت روسیه، ۱۲ آوریل ۲۰۰۵)
نتایج بیان شده
جهان در تقاطع یک راه مهم قرار دارد.
دولت بوش(پسر) به یک ماجراجویی نظامی دست زده است که آینده بشریت را تهدید میکند.
هدف نظامی بعدی ایران است. عملیات نظامی طراحی شده، که بههیچ صورتی به حملات تنبیهی علیه تأسیسات هسته ای ایران محدود نمیشود، و بخشی از پروژه سُلطه جهانی، یک نقشه راه نظامیست که در پایان جنگ سرد شروع شده است.
اسرائیل عملیات نظامی علیه ایران مشارکت مستقیم دارد، که بنوبه خود، احتمالا منجر به جنگ گستردهتری در کُل خاورمیانه میشود، لازم بهیادآوری نیست که این امر منجر به شورش انفجاری درون سرزمینهای اشغالی فلسطینی خواهد شد. ترکیه از نزدیک با حملات هوایی پیشنهادشده همکاری میکند.
اسرائیل قدرتی هسته ای با ذخایر هسته ای پیچیده ایست.(مراجع کنید به مقاله پایانی تحت عنوان: تواناییهای هستهای اسرائیل، نوشته: جان اشتاین باخ، مارس ۲۰۰۲)
کاربُرد سلاحهای هستهای توسط اسرائیل یا آمریکا را نمیتوان رد کرد، بویژه با توجه به این واقعیت که درحالحاضر سلاحهای هستهای تاکتیکی بعنوان نوعی از بمبهای سنگرشکن متعارف طبقهبندی شده اند و توسط سنای آمریکا جهت استفاده در تئاتر جنگی متعارف مجاز شمره شده اند.(«آنها برای غیرنظامیان بیضررند، زیراکه در زیر زمین منفجر میشوند.»)
در این راستا، اسرائیل و آمریکا تهدید هسته ای هستند و نه ایران.
حمله طراحی شده به ایران را باید در رابطه با تئاترهای جنگی فعال موجود در خاورمیانه، یعنی افغانستان، عراق و فلسطین درک نمود.
این مناقشه به آسانی میتواند از خاورمیانه به حوزه دریای خزر گسترش یابد، و همچنین می تواند منجر به مشارکت آذربایجان و گرجستان شود، کشورهاییکه پرسنل آمریکایی در آنجا مستقر هستند.
حمله به ایران میتواند بر جنبش مقاومت درون عراق تأثیر مستقیم بگذارد. این امر همچنین بر قابلیتها و منابع نظامی بیش از اندازه گسترش یافته آمریکا در هردو تئاترهای جنگی عراق و افغانستاده فشار بیاورد. (اینک ۱۵۰۰۰۰ پرسنل آمریکایی در عراق بطور کامل درگیرند و درصورت جنگ با ایران نمیتوان آنها را دوباره مستقر نمود.)
به عبارت دیگر، ژئوپلیتیک متزلزل منطقه آسیای مرکزی- غربی و خاورمیانه، سه صحنه جنگ موجود که آمریکا در حال حاضر در آن درگیر است، مشارکت مستقیم اسرائیل و ترکیه، ساختار ائتلافات نظامی تحت حمایت آمریکا و غیره، شبح یک درگیری گستردهتر را افزایش می دهد.
اروپا از طریق مشارکت در ناتو، علیرغم بیمیلی، وارد عملیات ایران خواهد شد. مشارکت ناتو تا حد زیادی به پیمان همکاری نظامی بین ناتو و اسرائیل بستگی دارد. این پیمان ناتو را ملزم به دفاع از اسرائیل در برابر سوریه و ایران می کند. بنابراین، ناتو از حمله پیشگیرانه به تاسیسات هستهای ایران حمایت میکند و در صورت تلافی ایران پس از حملات هوایی آمریکا و اسرائیل، می تواند نقش فعال تری را ایفا کند.
نیازی به گفتن نیست که جنگ علیه ایران بخشی از برنامه نظامی بلندمدتتر آمریکاست که به دنبال نظامی کردن کُل حوزه دریای خزر میباشد که در نهایت منجر به بیثباتی و غلبه بر فدراسیون روسیه گردد.
جنبش ضد جنگ
جنبش ضد جنگ باید همیشه جهت جلوگیری از وقوع مرحله بعدی این جنگ اقدام کند.
این امر آسانی نیست. برگزاری راهپیماییهای بزرگ ضدجنگ بهخودی خود موج جنگ را معکوس نخواهد کرد.
به مقامات بلندپایه دولت بوش، اعضای ارتش و کنگره آمریکا این اختیار داده شده است که از دستورکار جنگ غیرقانونی حمایت کنند.
چیزیکه نیاز است یک شبکه مردمی است، یک جنبش توده ای در سطوح ملی و بین المللی، که مشروعیت بازیگران نظامی و سیاسی را به چالش می کشد، و در نهایت ابزاری جهت سرنگونی کسانی است که به نام ما حکومت میکنند.
جنایتکاران جنگی مناصب قدرت را اشغال میکنند. شهروندان جهت حمایت از حاکمانی که «متعهد به امنیت و رفاه خود» هستند، گالوانیزه شده اند. از طریق اطلاعات نادرست رسانه ای، تعهدی بشردوستانه به جنگ داده میشود.
جهت برعکس کردن موج جنگ، باید پایگاههای نظامی بسته شوند، ماشین جنگی (یعنی تولید سیستمهای پیشرفته تسلیحاتی) باید متوقف شود و دولت پلیسی در حال رشد باید از بین برود.
کورپوراتهای حامی و ضامن جنگ و جنایات جنگی نیز باید هدف قرار گیرند ،که شامل شرکتهای نفتی، پیمانکاران دفاعی، مؤسسات مالی و کورپوراتهای رسانهای، که به بخشی ادغامشده در ماشین تبلیغاتی جنگ تبدیل گشتهاند.
احساسات ضدجنگ دستورکار جنگ را از بین نمیبرد. جنایتکاران جنگی در آمریکا، اسرائیل و بریتانیا باید از مقامهای عالی برکنار شوند.
چیزیکه ضروریست، افشای چهره واقعی امپریالیسم آمریکا و مجرمشناختن سیاست خارجی آمریکاست که از «جنگ علیه تروریسم» و تهدید القاعده برای گالوانیزه کردن افکار عمومی در حمایت از دستورکار جنگ جهانی استفاده می کند.
تواناییهای هستهای اسرائیل
نوشته: جان اشتاین باخ، مارس ۲۰۰۲
(این مقاله ذخایر هستهای اسرائیل را افشا میکند. از آنجاییکه این مقاله در سال ۲۰۰۲ نوشته شده است، برخی از اظهارات ذکر شده در این مقاله، دیگر در سال ۲۰۲۳ معتبر یا مرتبط نیستند بههمیندلیل روشن است است که تواناییهای هستهای اسرائیل طی ۲۱ سال گذشته، به طور قابل توجهی تکامل یافته است.)
اسراییل بی سر و صدا، با ۲۰۰ تا ۵۰۰ سلاح گرماهستهای و سیستم حمل پیشرفته، جای بریتانیا را به عنوان پنجمین قدرت هستهای بزرگ جهان گرفته است و احتمالا اینک بتواند در اندازه و پیچیدگی ذخایر هستهای خود با فرانسه و چین رقابت کند. گرچه اسراییل با ذخایر هستهای آمریکا و روسیه که هر کدام بیش از ۱۰۰۰۰ سلاح هستهای در اختیار دارند، کوچکتر است، اما با اینحال، بازهم یک قدرت هستهای بزرگ است و باید علنا بهعنوان دارنده سلاح هستهای بهرسمیت شناخته شود.
تخمین زده میشود که ذخایر هستهای اسرائیل بین ۲۰۰ تا حدود ۵۰۰ عدد باشد. سلاحهای هستهای هرچندتایی که باشد، شکی نیست که آنها از پیچیدهترین سلاحهای جهان هستند، که تاحدزیادی جهت «نبرد جنگی» در خاورمیانه طراحی شدهاند. یکی از مهمترین ذخایر هستهای اسرائیل «بمبهای نوترونی»، بمبهای گرما هستهای مینیاتوری هستند که جهت حداکثر تشعشعات مرگبار گام طراحی شدهاند که اثرات انفجار و تشعشعات طولانیمدت را به حداقل برساند- که اساسا جهت کشتار مردم طراحی شده اند، اما اموال دستنخورده باقیمیماند. تسلیحات اسرائیل شامل موشکهای بالستیک و بمبافکنهایی است که میتوانند به مسکو برسند…
خود بمبها از نظر اندازه از «خوردکننده شهر» گرفته که بزرگتر از بمب هیروشیماست تا مینی بمب هستهای تاکتیکی، متغیر هستند.
ذخایر تسلیحات کشتار جمعی اسرائیل بهروشنی از مجموع همه ذخایر واقعی یا بالقوه سایر کشورهای خاورمیانه بیشتر است و خیلی بیشتر از هر نیاز قابل تصور جهت «بازدارندگی» است.
خیلی از فعالان صلح خاورمیانه علاقهای به بحث درباره سلاحهای هستهای منطقه ندارند، چه برسد به اینکه انحصار اسرائیل را به چالش بکشند، که اغلب به تجزیه و تحلیل ناقص و غیرقابل درک و استراتژیهای اقدام ناتمام منجر می شود.
بیدرنگ و صادقانه قرار دادن موضوع تسلیحات کشتار جمعی اسرائیل روی میز و دستور کار اقدام، دارای چندین اثر مفیدست:
اول، این یک پویایی بیثباتکننده اولیه را آشکار میسازد که مسابقه تسلیحاتی خاورمیانه را هدایت میکند و دولتهای منطقه را مجبور میسازد تا هر یک به دنبال «بازدارنده» خود باشند.
دوم، استانداردهای دوگانه مضحکی راافشا میکند زیراکه آمریکا و اروپا از یکسو عراق، ایران و سوریه را بهجهت توسعه سلاح های کشتار جمعی محکوم میکنند،، در حالیکه همزمان مجرم اصلی ( اسرائیل) را محافظت و قدرتمند می سازند.
سوم، افشای استراتژی هستهای اسرائیل، توجه عمومی بینالمللی را متمرکز میکند و در نتیجه، فشار بیشتری جهت از بین بردن سلاحهای کشتار جمعی آن و مذاکره جهت صلح عادلانه با حسن نیت ایجاد میکند.
در نهایت، یک اسرائیل فاقد سلاح هستهای، یک خاورمیانه عاری از هستهای و احتمال توافق صلح منطقهای جامع را بیشتر میکند. اما تا زمانی که جامعه جهانی بر سر برنامه هستهای نهانی اسرائیل مقابله نکند، بعیدست که عزم راسخ معناداری جهت مناقشه اسراییل/اعراب وجود داشته باشد، واقعیتی که ایکاش اسرائیل با آغاز عصر شارون روی آن حساب باز کند.
از جان اشتاین باخ، ذخایر هسته ای اسرائیل، گلوبال ریسرچ
برگردانده شده از:
https://www.globalresearch.ca/planned-us-israeli-attack-on-iran-2/5615443
Global Research, November 13, 2023
منابع:
(۱) و (۲)
“Worldwide Genocide”? History of U.S. Mass Killings of Civilians: The Monstrous Plan to Kill Palestinians Is Fully Endorsed by Washington
By Centre for Research on Globalization
Global Research, November 10, 2023
(۳)
https://rumble.com/v3virc4-michel-chossudovsky-expanding-middle-east-war-who-is-behind netanyahu.html
(۴)
Analysts Discuss the Theme of Democracy on Bush’s Inaugural Adrees
(۵)
By Dr. Paul Craig Roberts and U.S. House of Representatives
Global Research, November 06, 2023
https://www.globalresearch.ca/house-quietly-passed-resolution-suggests-using-force-against-iran/
5839087
(۶)
Global Research, November 06, 2023
(۷)
By MICHAEL BACHNER and TOI STAFF
5 November 2023, 12:24 pm
(۸)
Biden designated Qatar as a major non-NATO ally of the United States
Reuters 1 March, 2022
Global Research, June 10, 2023
https://www.reuters.com/world/middle-east/biden-designates-qatar-major-non-nato-ally-us-2022-03-10/
( ۹)
Biden tells Emir he will make Qatar major non-Nato ally
By: Jeff Mason
01February. 2022
(۱۰)
https://www.rogtecmagazine.com/qatar-will-develop-a-joint-gas-field-with-iran/
(۱۱)
Published March 20, 2023
(۱۲)
Global Research, December 14, 2022
https://www.globalresearch.ca/washington-approves-potential-1bn-arms-deal-with-qatar/5800853
(۱۳)
By Richard Medhurst and Prof Michel Chossudovsky
Global Research, December 02, 2023
Richard Medhurst and Global Research 2 November 2023
(۱۴)
https://en.wikipedia.org/wiki/Lawrence_Livermore_National_Laboratory
(۱۵)
Global Research, November 09, 2023
https://www.globalresearch.ca/alternative-suez-canal-central-israel-genocide-palestinians/5839476
(۱۶)
November 7, 2023
(۱۷)
Global Research, April 27, 2019
Global Research 21 February 2007
https://www.globalresearch.ca/theater-iran-near-term-tirannt/4888
(۱۸)
https://www.bayshorenews.com/publication/show/774
(۱۹)
Rottweiler on a leash:
GUSH SHALOM 19 February 2005www.globalresearch.ca 19 February 2005
The URL of this article is: http://globalresearch.ca/articles/AVN502A.html
(۲۰)
The New Yorker, 24 January 2005www.globalresearch.ca 18 January 2005
The URL of this article is: http://globalresearch.ca/articles/HER501A.html
What the Pentagon can now do in secret
Evening Standard 17 June 2003 2003.www.globalresearch.ca 22 June 2003
The URL of this article is: http://globalresearch.ca/articles/FOX306A.html
(۲۱)
https://archives.globalresearch.ca/articles/FOX306A.html
(۲۲)
US threatens Iran with military strike at its nuclear sitesArab Monitor , 6 February 2005www.globalresearch.ca 8 February 2005
The URL of this article is: http://globalresearch.ca/articles/502A.html
https://archives.globalresearch.ca/articles/ARA502A.html
(۲۳)
https://www.f-16.net/f-16-news-article1198.html
(۲۴)
https://www.globalsecurity.org/military/systems/munitions/gbu-28.htm
(۲۵)
Next Target: Iran
AFI Research Database on Intelligence, National Security and Defence, January 18 2005www.globalresearch.ca 19 January 2005
The URL of this article is: http://globalresearch.ca/articles/BEN501A
https://archives.globalresearch.ca/articles/BEN501A.html
(۲۶)
https://www.globalsecurity.org/wmd/world/iran/bushehr.htm
(۲۷)
www.globalresearch.ca 23 October 2004
The URL of this article is: http://globalresearch.ca/articles/MAD410A.html
https://archives.globalresearch.ca/articles/MAD410A.html
(۲۸)
https://www.brookings.edu/FP/PROJECTS/NUCWCOST/lasg.htm
(۲۹)
https://www.globalsecurity.org/military/systems/munitions/gbu-28.htm
(۳۰)
«Tactical Nuclear Weapons» against Afghanistan?
by Michel Chossudovsky
https://archives.globalresearch.ca/articles/CHO112C.html
(۳۱)
The US Nuclear Option and the «War on Terrorism»
www.globalresearch.ca 14 May 2004
The URL of this article is: http://globalresearch.ca/articles/CHO405A.html
https://archives.globalresearch.ca/articles/CHO405A.html
(۳۲)
http://www.israeli-weapons.com/weapons/naval/dolphin/Dolphin.html
(۳۳)
https://man.fas.org/dod-101/sys/smart/agm-84.htm
(۳۴)
www.MiddleEast.Org 28 October 2003www.globalresearch.ca 30 October 2003
The URL of this article is: http://globalresearch.ca/articles/THO311A.html
https://archives.globalresearch.ca/articles/THO311A.html
(۳۵)
Global Outlook, No 3, Winter 2002www.globalresearch.ca 14 December 2004
The URL of this article is: http://globalresearch.ca/articles/WAD412A.html
https://archives.globalresearch.ca/articles/WAD412A.html
(۳۶)
www.globalresearch.ca 20 February 2005
The URL of this article is: http://globalresearch.ca/articles/JEN502A.html
(۳۷)
military exercises in the Eastern Mediterranean
https://www.key.aero/archive/index.php?t-37245.html
(۳۸)
The US wants to «set Israel loose» to attack Iran
GUSH SHALOM 19 February 2005www.globalresearch.ca 19 February 2005
The URL of this article is: http://globalresearch.ca/articles/AVN502A.html
(۳۹)
the joint Juniper Cobra exercise
https://www.jewishvirtuallibrary.org/u-s-and-idf-hold-joint-anti-aircraft-exercise
(۴۰)
“Guided Bomb Unit-28 (GBU-28) BLU-113 Penetrator”
https://www.globalsecurity.org/military/systems/munitions/gbu-28.htm
(۴۱)
NATO`s partnership for Peace Program
https://www.nato.int/cps/en/natolive/topics_50349.htm
(۴۲)
Israeli Weapons of Mass Destruction: a Threat to Peace
by John Steinbach
DC Iraq Coalition, March 2002
Centre for Research on Globalisation (CRG), globalresearch.ca, 3 March 2002
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.