اشتراک eshtrak

خبری سیاسی فرهنگی! مسئولیت هر مقاله بعهده نویسنده آنست!

دکتر مصطفی بادکوبه ای / وقتی تو می گویی وطن!

شعر دریافتی:

وقتی تو می گویی وطن من خاک بر سر می کنم

دکتر مصطفی بادکوبه ای متولد سال 1328 شهرستان اراک.
وقتی تو می گویی وطن من خاک بر سر می کنم

گویی شکست شیر را از موش باور میکنم

وقتی تو میگویی وطن بر خویش می لرزد قلم

من نیز رقص مرگ را با او به دفتر می کنم

وقتی تو می گویی وطن یکباره خشکم می زند

وان دیده ی مبهوت را با خون دل تَر می کنم

بی کوروش و بی تهمتن با ما چه گویی از وطن

با تخت جمشید کهن من عمر را سر می کنم

وقتی تومی گویی وطن بوی فلسطین می دهی

من کی نژاد عشق با تازی برابر می کنم

وقتی تو می گویی وطن از چفیه ات خون می چکد

من یاد قتل نفس با الله و اکبر میکنم

وقتی تو میگویی وطن شهنامه پرپر می شود

من گریه بر فردوسی آن پیر دلاور میکنم

خون اوستا در رگ فرهنگ ایران می دود

من آیه های عشق را مستانه از بر می کنم

وقتی تو می گویی وطن خون است و خشم وخودکشی

من یادی از حمام خون در تَلِ زَعتَر(اردوگاهی در فلسطین) میکنم

ایران تو یعنی لباس تیره عباسیان

من رخت روشن بر تن گلگون کشور می کنم

ایران تو با یاد دین، زن را به زندان می کشد

من تاج را تقدیم آن بانوی برتر می کنم

ایران تو شهر قصاص و سنگسار و دارهاست

من کیش مهر و عفو را تقدیم داور میکنم

تاریخ ایران تو را شمشیر تازی می ستود

من با عدالتخواهیم یادی ز حیدر میکنم

ایران تو می ترسد از بانگ نوایِ نای و نی

من با سرود عاشقی آن را معطر میکنم

وقتی تو میگویی وطن یعنی دیار یار و غم

من کی گل»امید»را نشکفته پر پر میکنم

مصطفی بادکوبه ای

1 دیدگاه برای “دکتر مصطفی بادکوبه ای / وقتی تو می گویی وطن!

  1. بازتاب: دکتر مصطفی بادکوبه ای، چهره ای تابناک، فردوسی زمان، و گرفتار در بند دیوان | andishehayandeh

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.

اطلاعات

این ورودی در 17 فوریه 2011 بدست در اشتراک - eshtrak فرستاده شد.