اشتراک eshtrak

خبری سیاسی فرهنگی! مسئولیت هر مقاله بعهده نویسنده آنست!

با شکست داعش در سوریه و عراق آلمانی های داعشی به کجا خواهند رفت؟ یونگه ولت، ستون پنجم اسرائیل و امریکا در کنار حکومت ایران عمل می کند، مسائل داخلی ایران به شورای امنیت مربوط نیست!، نشست تبلیغاتی و بی نتیجه شورای امنیت سازمان ملل، کدام کشورها نگران موج خشونت درایران هستند؟: راشا تودی، و جنگ 7 ساله سوریه در سال نو نیز ادامه دارد: یونگه ولت/ترجمه های رضا نافعی

با شکست داعش در سوریه و عراق آلمانی های داعشی به کجا خواهند رفت؟

یونگه ولت- ترجمه رضا نافعی

4،008،106آمار سایت تا کنون

کارلسروهه- بر اساس اظهارات پیتر فرانک، دادستان آلمان فدرال، احتمالا هنوز حدود 600 آلمانی با شبه نظامیان تروریست داعش در سوریه یا عراق هستند. دادستانی آلمان باتفاق دیگر مقامات مسئول به چاره جوئی در باره این مسئله پرداخته اند که با این افراد چه باید کرد؟ فرانک در مصاحبه ای که روز دوشنبه » ابتکار تاریخ دموکراسی » آن را منتشر ساخت گفت که پرسش این است که آیا این افراد در سوریه و عراق خواهند ماند یا به المان بازخواهند گشت. برای یافتن پاسخ این پرسش در درجه اول باید از سازمانهای اطلاعاتی آلمان نظر خواهی کنیم. فرانک گفت که رویهم رفته تا کنون نزدیک به هزار نفر ( با این هدف) از آلمان خارج شده اند که تقریبا 300 نفر از آنان به آلمان بازگشته اند.

 

https://www.jungewelt.de/m/artikel/325384.noch-600-deutsche-k%C3%A4mpfer-beim-is.html

https://t.me/siteaayandema به تلگرام آینده ما بپیوندید

***

ستون پنجم اسرائیل و امریکا در کنار حکومت ایران عمل می کند

راشا تودی – ترجمه رضا نافعی
آمار سایت تا کنون4،002،170

نویسنده این مقاله Rainer Rupp نام دارد. سالها در مرکز فرماندهی ناتو در اروپا کار می کرده و مدت ها پس از فروپاشی دیوار دو آلمان نیز ناشناس مانده بود تا این که بعنوان کسی که اخبار ناتو را به دولت وقت آلمان شرقی می رسانده شناخته شد. محاکمه و محکوم به 12 سال زندان محکوم شد. پس از گذراندن دوران محکومیت از زندان آزاد شد به حرفه روزنامه نگاری با نوشتن تحلیل های سیاسی روی آورد.

من مقاله او را ابتدا مقداری خلاصه و سپس برای انتشار جهت آگاهی فارسی زبانان ویرایش کردم. طبیعی است که با برخی برداشت ها و اصطلاحات او موافق نباشم اما نزد خود به این نتیجه رسیدم که آگاهی از یک تحلیل متفاوت بهتر از نداشتن آگاهی از آنست، ضمن آن که پذیرش هر آنچه او نوشته الزامی نیست.

 

«امریکا و اسرائیل، دو متجاوز بزرگ، دو دولت تروریست ، ایران را کشوری را که صد سال است به هیچ کشوری حمله نکرده متهم به تجاوز می کنند. این تجاوز کی و کجا رخ داده است؟

از قرار معلوم همین که  جمهوری اسلامی ایران تسلیم سلطه جوئی جهانی امریکا و سلطه جوئی منطقه ای اسرائیل نشده، و در برابر آن مقاومت کرده،  خود به معنی تجاوز است.

یک مقام ارشد امریکائی گفته است که نوع » بحث ها» در هفته ها و ماه های آینده ژرف تر خواهد شد. در واقع آنچه مورد نظر است بررسی چگونگی «استراتژی جامع پرزیدنت ترامپ برای مقابله با ایران» ، و فعالیت های ایران در سوریه است.

گزارش های دیگری که در روزهای نخست سال نو در رسانه های محلی و همچنین بزبان انگلیسی در» تایمز اف اسرائیل» منتشر شد حکایت از آن داشت که » مقابله با ایران» شامل قتل شخصیت های برجسته ایرانی نیز می گردد.

طبق این اخبار سازمان های اطلاعاتی امریکا  برای به قتل رساندن ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، به اسرائیل چراغ سبز داده اند.

ژنرال سلیمانی فرمانده سپاه قدس،  فعالیت های نظامی بین ایران و سوریه، عراق، حزب الله و حماس را هماهنگ می کند. او  از سال 1998(برابر با 1376شمسی) این سمت را دارد. اسرائیل در عین حال فراموش نکرده است  که حمایت ایران از حزب الله بود که نگذاشت ارتش ظفرنمون اسرائیل با تجاوز به جنوب لبنان  بر آن کشور مسلط شود.

در عین حال اسرائیلی ها افتخار می کنند که تا کنون چندین و چند تن از دانشمندان اتمی و طراحان موشکهای ایران را بقتل رسانده اند.

 اتاق های فکری که نزدیک به دولت  امریکا هستند یک سلسله تحلیل های جالب عرضه کرده اند. در اینجا دو مورد از این مطالعات برای تسلط بر ایران مورد بحث قرار می گیرد. برای پی بردن به طرز تفکر حکام واشنگتن باید تمام  سند را مطالعه کرد.

طرح نخست  از موسسه معروف » بروکینگز» است که آن را در سال 2009 منتشر کرده است با عنوان :» کدام راه به ایران»، گزینه هائی برای استراتژی جدید امریکا . طرح دوم را موسسه CATO Libertarian  دراکتبر سال 2017عرضه کرده است با عنوان «خطائی که تحمیلی نیست: خطرات مواجهه با ایران». گرچه تحقیق بروکینگز امروز نیز کتاب راهنما برای سرنگونی دولت ها در کشورهای دیگر است، اما طرح CATO Libertarian  در مورد ایران واقع بینانه تر است.

هر دو تحقیق نتیجه می گیرند که تجاوز بازهای آمریکا به ایران،  اعم از این که حمله ای یکباره  و بسیار شدید باشد یا  حمله ای گسترده برای اشغال ایران باشد مانند حمله امریکا به عراق، هر دو   برای ایالات متحده گزینه های  بدی هستند. در عین حال که به رغم تحولات سال  2009 جنگ اقتصادی و تحریم علیه ایران، همراه با بی ثبات سازی داخلی، راه حلی مناسب برای دستیابی به هدف است، اما   CATO  در تحقیقات خود به این نتیجه می رسد که  واشنگتن گزینه ای برای تغییر رژیم در ایران ندارد.

در عوض، کاتو توصیه می کند که دولت ایالات متحده ایران را به همین صورت که هست  به عنوان یک کشور بپذیرد و با تهران بعنوان یک کشور برابر حقوق، از طریق دیپلماسی  نزدیک گردد.  اما به نظر می رسد که واشنگتن هیچ گونه آمادگی برای پذیرفتن این پیشنهاد ندارد. در عوض، پیشنهاد می شود که پیروی از راهنمایی بروکینگز برای تغییر رژیم ، که آزمون نیز شده است، ادامه داده شود.  سند Brookings به چهار فصل تقسیم می شود:

 فصل اول –   تهران را به تغییر نظر واداشتن: گزینه های دیپلماتیک (یعنی تحریم ها)

فصل دوم – خلع سلاح تهران: گزینه های نظامی. (تجاوز آشکار)

فصل سوم – تغییر رژیم (از طریق عملیات مخفی)

فصل  چهارم – ترساندن تهران: مهار کردن ایران

در فصل سوم، ما با دو حالت روبرو می شویم که در حال حاضر به ویژه در مورد ایران اهمیت دارد:

بخش 7: تحریک اقلیت های ایرانی.

بخش 8: کودتا و ایجاد » جنگ داخلی

بنظر می رسد آنچه که ما در حال حاضر در ایران می بینیم ترکیبی است از بخش های 8 و 7 طرح Brookings.

اگر ارگانهای امنیتی ناپختگی نشان دهند و عوامل ایجاد آشوب را با توده مردم تظاهر کننده یکی فرض کنند، آنوقت امریکا به مقصود خود رسیده است. اگر چند تن از آشوبگران به هر دو طرف تیراندازی کنند، یعنی هم به پلیس و هم به تظاهر کنندگان آرام، آنوقت وضعیت بسرعت از کنترل خارج می شود. ترکیبی مشابه این در لیبی، در آغاز حمله به سوریه  و همچنین در اوکرائین رخ داد.

نیویورک تایمز در یک مقاله مفصل که در تاریخ 2 ژوئن سال 2017 منتشر شد، گزارش داد که سازمان سیا یک سلول عملیاتی ویژه برای چنین اقدامااتی را در ایران راه اندازی کرده است.

این اقدام منعکس کننده تصمیم دولت ترامپ است برای تبدیل  جمهوری اسلامی  به یکی از اولویت ها در   اهداف  سرویس های اطلاعاتی آمریکاست، یعنی توسل به عملیات مخفی. از قرار معلوم  برای مجهز ساختن » مرکز ماموریت برای ایران»  صرفه جوئی نشده است. تحلیل گران، ماموران ویژه و «کارشناسان» یعنی همه کسانی که در کل » آژانس» وجود دارند باید در این مرکز گرد هم آورده شوند تا  بتوان طیف گسترده ای از توانائی های این آژانس تبهکار را به نمایش در آورده و به نتیجه رساد.

مایکل دآندره آ    Michael D’Andrea  رئیس این مرکز از زبده ترین افسران سیا است و در محافل اقدامات تبهکارانه  به » شاهزاده سیاه » شهرت دارد  و چون مسلمان شده است او را » آیت الله مایک» نیز می نامند . یک همکار سابق او در سازمان سیا در ستایش او با شور و شعف به نیویورک تایمز گفته است: «او می تواند یک برنامه بسیار تهاجمی را هدایت و در عین حال  بسیار هوشمندانه عمل کند.»

منظور او اشاره  به کار پیشین D’Andreas در آژانس بود که نخست به عنوان رئیس گروه ضد ترور و بعدها به عنوان رئیس ماموریت هواپیماهای بدون سرنشین سیا فعالیت می کرد که فقط بر اساس حدس و گمان، هزاران به ظاهرا اسلامگرا و احتمالا غیرنظامیان را به قتل رساند. او همچنین سرپرست گروه همکاری سیا با وهابی های اسلام بود که به ویژه در لیبی، عراق و سوریه  با بریدن سر افرادی که معتقد به ادیان دیگر بودند شهرت یافتند.

D’Andrea با بهره وری از سنگدلی و بی رحمی شدید خود  بی شک مهارت های مناسبی  برای نقش خود به عنوان رئیس «مرکز ماموریت ایران » که عنوانی  است بی ضرر، یدک می کشد.

در ماه ژوئن، ناظران، فراخواندن او برای تصدی کار جدید را سیگنالی (نشانه ای) تلقی کردند برای عملیات جاسوسی «عضلانی» و عملیات پنهانی علیه ایران  .

این انتخاب  با شیوه کار مایک پمپئو که ترامپ او را به  ریاست جدید سیا برگزید کاملا هماهنگ است. Pompeo به عنوان یک عضو جمهوریخواه کنگره، در هر موردی  موضع  گیری سخت تری علیه ایران  را تحمیل کرده است. بنظر می رسد که انتخاب دارندره آ  D’Andrea   برای این کار همان انتخاب کارامد است.

با همین پیش زمینه روز 30 دسامبر درحالیکه درایران تظاهرات مردم در شهرهای مختلف جریان داشت در جنوب غربی ایران نزدیک مرز عراق یک لوله نفت منفجر شد که بلافاصله نظرها متوجه «داندره. آ» شد.

برای این اقدام انفجاری نام یک گروه مشکوک نیز بلافاصله اعلام شد :»بریگادر شهدای اهواز» که گویا متعلق به » انصار الفرقان » است.

از زمان باستان بخشی از ساکنان منطقه اهواز از   اقوام عرب بوده اند. آنها یکی از اقلیت های کوچک و فراوانی هستند که  در ایران زندگی می کنند. این انفجار بخشی از همان طرح برپائی جنگ قومی درایران نبود؟

گروه » انصار الفرقان» گروهی است بازمانده از گروه تروریستی » جندالله» که در گذشته نیز از کمک های امریکا استفاده می کرده است.

این گروه متهم به اقدامات متعدد تروریستی در ایران است. رهبراین گروه در سال 2010 کشته شد و پس از آن بقیه اعضاء در» انصار الفرقان » و دیگر گروههای تروریستی به هم پیوستند.

«مارک پری»( Mark Perry) روزنامه نگار حقیقت جو، در سال 2012 با استناد به  سندی که از

 CIA-Memoranda  به او رسانده شده بود گزارش داد که «آژانس» و موساد سازمان اطلاعاتی  اسرائیل تروریست های جندالله را با  پرچمی دروغین برای اقدامات تروریستی و آسیب رساندن به تاسیسات ایران استخدام کرده است. آنها که  دانشمندان اتمی ایران را ترور کردند اعضای جندالله بودند که مستقیما با موساد اسرائیل ارتباط داشتند.

جای شگفتی نیست که  درست هنگامی که موساد و سیا مذاکرات خود را درباره » استراتژی مشترک علیه  اقدامات ایران در خاورمیانه» گسترده تر کردند یک گروه تروریستی از بازماندگان جندالله باردیگر در چارچوب استراتژی امریکا برای اقدامات انفجاری و تروریستی فعال شوند.»

https://deutsch.rt.com/meinung/63254-was-ist-los-im-iran-zweiter-teil/

https://t.me/siteaayandema به تلگرام آینده ما بپیوندید

***

مسائل داخلی ایران به شورای امنیت مربوط نیست!

 

راشاتودی- ترجمه رضا نافعی

نماینده دائمی روسیه در سازمان ملل امریکا را مورد انتقاد قرار داد زیرا این دولت بدلیل تظاهرات اعتراضی در ایران تقاضای کرده بود شورای امنیت اجلاس فوق العاده تشکیل شود. او گفت: ما متاسفیم از این که در این تظاهرات چند تن کشته شده اند ، اما بگذارید ایران خود مشکلات خود را حل کند، بویژه با توجه به این که هم اکنون این امر در جریان است. اگر ما منطق شما را معیار عمل قرار می دادیم، ما هم میبایستی پس از رویدادهای «فرگوسن » یا متلاشی کردن خشونت بار جنبش «اشغال وال استریت» تقاضای می کردیم شورای امنیت اجلاس فوق العاده برپا سازد.
نماینده روسیه همچنین اظهار داشت که واشنگتن قصد دارد از آشفتگی در ایران برای متزلزل کردن طرح برجام استفاده کند، که دونالد ترامپ در همین اواخر نیز بر آن تاکید ورزید. تضعیف برجام که مهمترین دست آورد سالهای اخیر برای پیشگیری از گسترش سلاحهای اتمی است و نیز متزلزل کردن تعمدی تلاشهای دیپلماتیک برای تامین ایمنی منطقه برای ما غیر قابل قبول است. احساس ما می گوید که نوعی آلرژی غیرقابل توضیح نسبت به ایران وجود دارد که سبب می گردد توهم را به جای تفکر بنشانند .
https://deutsch.rt.com/kurzclips/63190-russland-beschuldigt-usa-iran-zu-destabilisieren/

https://t.me/siteaayandema به تلگرام آینده ما بپیوندید

*** 

نشست تبلیغاتی و بی نتیجه شورای امنیت سازمان ملل

راشا تو دی- ترجمه رضا نافعیامار سایت تا کنون3،995،355

سیاستمداران بسیاری از کشورها  در باره اوضاع حساس ایران اظهار نظر کرده اند،  با طرح این پرسش که  آیا شورای امنیت سازمان ملل محل مناسبی برای طرح مسئله بود؟

تلاش ایالات متحده برای قرار دادن این مسئله در دستور کار شورا،  در  یک جلسه دو ساعته عواقبی معکوس برای امریکا ببارآورد و اقدام امریکا مورد انتقاد قرار گرفت .

Wu Haitao نماینده چین در شورای امنیت  گفت: جلسه شورا  در باره این موضوع کمکی به حل مسائل ایران نمی کند.

  François Delattre  نماینده فرانسه در شورا امنیت هشدار داد که نباید از اوضاع ایران برای تامین منافع خود سوء استفاده کرد. رویدادهای روزهای اخیر در ایران هرقدر هم با اهمیت بوده باشند امنیت بین المللی را با خطری مواجه نمی سازند.

از سوی دیگر «نیکی هالی» نماینده امریکا، بر حمایت ایالات متحده امریکا از جنبش اعتراضی در ایران  تاکید ورزید. او به  رهبران ایران هشدار داد که این تظاهرات را چون تظاهرات اعتراضی در سال 2009 سرکوب نکنند. ایالات متحده این بار به تماشای آرام  اکتفا نخواهد کرد. پرزیدنت ترامپ قبلا گفته بود که او برای کسانی که  میکوشند جلوی دولت فاسد خود را بگیرند احترام زیادی قائل است. امریکا در لحظه مناسب به آنها کمک جدی خواهد کرد. با این حال امریکا مستقیما در سازماندهی اعتراضی شرکت نمی کند.

محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، در  توئیتر نوشت که تلاش های آشکار امریکا برای به چنگ آوردن شورای امنیت  با  شکست مواجه شد. اجلاس ویژه شورای امنیت خطای دیگری از ترامپ در عرصه سیاست خارجی بود. ایران همچنین تاکید کرد که  مدارک مشخصی در اختیار دارد که نشان می دهند اعتراضات از خارج رهبری شده اند. رهبری ایران پیوسته غرب ، بویژه امریکا و اسرائیل را محرک  تلاش های مخالفان دانسته است.

اعتراضات در 28 دسامبر در مشهد آغاز شد و سپس به کل کشور گسترش یافت. تا کنون حداقل 22   نفر کشته و بیش از 1000 نفر دستگیر شده اند.  تظاهرات مخالفان کاهش یافته است.

https://deutsch.rt.com/asien/63191-kritik-an-usa-wegen-un-sicherheitsratsitzung-iran/

https://t.me/siteaayandema به تلگرام آینده ما بپیوندید

***

کدام کشورها نگران موج خشونت درایران هستند؟

deutsch.rt- ترجمه رضا نافعی

3،990،242آمار سایت تا کنون

روز دوشنبه وزارت خارجه روسیه در باره وضعیت جاری در ایران به اظهار نظر پرداخت. تظاهرات گسترده مردم جمهوری ایران را تکان داده است. بیانیه تصریح می کند که دخالت خارجی در ایران غیر قابل قبول است:
دخالت خارجی [در امور داخلی ایران] که می تواند وضعیت را بی ثبات کند غیر قابل قبول است.
وزیر خارجه ترکیه نیز روز چهارشنبه، طی مصاحبه ای با تلویزیون CNNTürk، رفتار امریکا را مورد انتقاد قرارداد.
چاووشوغلو وزیر خارجه ترکیه گفت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و دونالد ترامپ ، رئیس جمهور آمریکا، از اعتراضات ضد دولتی در ایران حمایت می کنند، چاووشوغلو تاکید کرد که ترکیه علیه مداخله خارجی در ایران است.
در روز 28 دسامبر مردم در شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، کرمانشاه و رشت دست به تظاهرات زدند و برای اعتراض به بیکاری، فقر و افزایش هزینه های زندگی به خیابان ها روی آوردند. پس از اندک زمانی تظاهرات تبدیل به اعتراض علیه سیاست های حسن روحانی رئیس جمهور ایران و آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران تبدیل شد. براساس گزارش های رسانه ها، شمار افرادی که در اعتراضات مذکور کشته شده اند، به 21 نفر افزایش یافته است. به گفته تحلیلگرانِ وابسته به دولت، بسیاری از کشته شدگان از نیروهای نیروهای امنیتی بوده اند.
معاون فرماندار استان لرستان در مصاحبه ای، که در روز 31 دسامبر در تلویزیون دولتی پخش شد، «عوامل خارجی» را مسئول مرگ دو تن از اعتراض کنندگان در تظاهرات روز گذشته دانست. او گفت پلیس و ماموران انتظامات گلوله ای شلیک نکرده اند. ما مدارکی بدست آورد ایم حاکی از این که دشمنان انقلاب و عوامل خارجی در این امر دخیل بوده اند.
پیش از موضع گیری روسیه دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا از طریق تویتر مردم ایران را تشویق به ساقط کردن دولت ایران کرده بود : » ایران در تمام سطوح، با وجود توافق وحشتناکی که دولت اوباما کرد شکست خورده است.
مردم بزرگ ایران مدت زیادی تحت ستم قرار گرفته اند. آنها گرسنه غذا و آزادی هستند. علاوه بر حقوق بشر، ثروت ایران نیز غارت می شود.زمان تغییر فرارسیده است!
این نخستین بار است که ترامپ به تفسیر اعتراضاتی پرداخته است که روز پنجشنبه در ایران آغاز شد.
رییس جمهور روز یک شنبه گفت که ایالات متحده در حال بررسی «اعتراضات بزرگ در ایران» در مورد نقض حقوق بشر است.
روز یکشنبه، روحانی، رئیس جمهور ایران، در یک برنامه تلویزیونی گفت:» این آقا از ایالات متحده، که در حال حاضر بنظر می رسد در تلاش برای همدردی با ملت ایران هستند، فراموش کرده اند که همین چند ماه پیش ملت ایران را ترویست نامید.
به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، علی ربیعی وزیر کار و امور اجتماعی ایران گفت: » «دولت و مقامات به خواسته های مردم گوش فرا می دهند و از هیچ تلاشی برای تحقق آنها فروگذار نخواهند کرد.»
روز یکشنبه، رسانه ها گزارش دادند که تهران به طور موقت دسترسی به رسانه اجتماعی اینستاگرام و Telegram را که فعالان برای تبادل اخبار در مورد اعتراضات مورد استفاده قرار می دادند محدود کرده است.
محمدجواد آذری جاشروی وزیر صنعت، فناوری اطلاعات و ارتباطات روز دوشنبه گفت که محدودیت دسترسی به شبکه های اجتماعی در ایران یک اقدام موقت است.
https://deutsch.rt.com/der-nahe-osten/63092-russland-warnt-trump-auslandische-einmischungen-iran/
https://t.me/siteaayandema به تلگرام آینده ما بپیوندید

جنگ 7 ساله سوریه در سال نو نیز ادامه دارد

یونگه ولت- ترجمه رضا نافعی
آمار سایت تا کنون3،988،861

» سال نو مبارک»؟ ما که در سوریه از چنین سالی بی خبریم».
این سخن مردی است که دشمن سرسخت دولت سوریه است و نمیخواهد نامش در روزنامه ای منتشر شود. در پاسخ مبارک باد نوه اش به تلخی و تندی می گوید » هفت سال است که ما سال خوب برای هم آرزو می کنیم و هر سال بد تر از سال پیش شده است. در سوریه هیچ چیز عوض نخواهد شد، امسال هم نخواهد شد».
نوه اش او را آرام می کند و بیادش می آورد که زد و خورد ها فروکش کرده اند و بسیاری از مردم در این کشور جنگ زده به آینده امیدوار شده اند. می گوید » ما پیش از هر چیز به صلح نیازمندیم، پس از آن است که باید در سوریه تغییرات سیاسی رخ دهد، غیر از این راهی ندارد «جوان پس از این حرف باز دنبال کار خود را گرفت.
روز اول ژانویه در سوریه تعطیل رسمی است. اما این تعطیل بیشتر برای موسساتی مانند مدارس دانشگاه ها و وزارتخانه ها بود. بسیاری از مغازه ها از همان صبح زود کار را شروع کردند، در خیابان » حمرا»، در مرکز شهر، کسبه جلوی مغازه خود را آب و جارو می کردند. حتی دست فروش ها با وجود آن که هوا بارانی بود، اجناس خود را روی پیشخوان ، کنار هم چیده بودند و برای آن که از باران خیس نشوند، چیزی هم روی آن کشیده بودند.
در ارتش سوریه نیز، در هفتمین سال جنگ، از استراحت خبری نیست. یک سخنگوی وزارت دفاع در گفتگو با روزنامه نگاران گفت: حالا ارتش، پس از در هم شکستن داعش، با » جبهه النصرت» در جنگ است. هر وجب از خاک سوریه باید گام به گام تحت تسلط ارتش در آید.
چند روز پیش، در پایان ماه دسامبر، مذاکرات با گروههای مخالف در منطقه قنطیره ، نزدیک مرز لبنان و ارتفاعات جولان که متعلق به سوریه است و توسط اسرائیل اشغال و غصب شده ، به نتیجه رسید. صد ها نفر از افراد گروه مسلح جبهه النصرت که حالا به «جبهه فتح شام » تغییر نام داده است، از مناطق بیت جین و ماقار المیر در جنوب غربی دمشق برای پیوستن به هم مسلک های خود به درعا و ادلب فرستاده شدند. بنا به گفته ناظران روزجمعه گذشته در حدود 20 اتوبوس، این افراد و خانواده های آنان را به آن شهرها منتقل کرده اند.
در حال حاضر کانون درگیری های نظامی همچنان ادلب، حما و مناطق جنوبی پیرامون حلب است.
منطقه جنگی دیگر حومه شرقی دمشق است که در غوت، در واحه کمربندی سابق، گرداگردا پایتخت قرار دارد.
نیروهای سوریه در آن زمان به حملات سنگین گروه های مسلح پاسخ دادند، نیروهائی که دهها تن از سربازان را در حملات خود به ایستگاه های بازرسی کشته و گروه پرشماری از مردم را بگروگان گرفته بودند.
در روزهای کریسمس، با میانجیگری ترکیه و روسیه، انتقال 29 بیمار زمینگیر از شرق غیط امکان پذیر شد.
اعضای هلال احمر سوریه و کمیته بین المللی صلیب سرخ در سه مرحله بیماران را به بیمارستان های دمشق منتقل کردند. بلافاصله پس از پایان آتش بس توافق شده، که برای انجام این نقل و انتقال برقرار شده بود، جنگ دوباره ادامه یافت. و هواپیماهای جنگنده نیز صبح روز سال نو در شرق دمشق در آسمان در پرواز بودند. ارتش اکنون قصد دارد با یک محاصره گسترده مقاومت این نیروها را در هم بشکند.
مذاکراتی که برغم تداوم زد و خوردها صورت می گیرند مذاکراتی دشوار هستند، زیرا گروههای گوناگون اسلامی در عین حال دشمن یکدیگر نیز هستند.
نیروهای مسلح سوریه با راهنمائی ساکنان محل دو گور دسته جمعی نیز در حومه غربی راکا در نزدیکی روستای الواوی کشف کردند . در یکی از آنها به 115 جسد دست یافتند ، کار کشف و جدا سازی ده ها جسد در گور دوم نیز آغاز شده است. اجساد برای شناسائی به یک بیمارستان نظامی در حلب انتقال یافتند. طبق تحقیقاتی که تا کنون صورت گرفته کشته شدگان افرادی نظامی و غیر نظامی بوده اند که بدست داعش بقتل رسیده اند.

https://www.jungewelt.de/artikel/324459.neujahr-in-syrien.html
https://t.me/siteaayandema به تلگرام آینده ما بپیوندید

استراتژی امنیت ملی ترامپ

امنیت برای امریکا

تنش در حیاط خلوت روسیه

راشیا تودی – ترجمه رضا نافعی

آمار سایت تا کنون3،986،024

منتقدین او در امریکا نگرانند که رئیس جمهور امریکا  کاری کند که دیگر قدرت های جهان بیشتر به هم نزدیک شوند. افزون بر این سیاست خارجی  دولت او به مهمترین منبع موفقیت بی توجه است، به : قدرت نرم ( قدرت مخملی).

پرزیدنت ترامپ قصد دارد روز دوشنبه ( 18.12.2017) استراتژی امنیت ملی خود را اعلام کند. این نوع اسناد کلیه مقامات  امریکائی را موظف می سازد که اهداف مندرج در آن را دنبال کنند. آخرین سند از این نوع را باراک اوباما در سال 2015 ارائه کرد. در آن سند  مخاطرات ناشی از فاجعه زیست محیطی مهم تر  از  مسائل نظامی دانسته شده بود. اوباما بر اهمیت مرکزی متحدان امریکا اشاره کرد، فقط در آن سند 20 بار سخن از اروپا رفته بود. از اشارات پیشین «هربرت مک مایستر» مشاور همیشه در صحنه  رئیس جمهور در امور امنیت ملی  روشن بود که نظرات ترامپ با ارزیابی های اوباما متفاوت خواهد بود. در واقع  عنوان مشترک  کلیه اسناد  مربوط به امنیت ملی  در دهه های گذشته، که مسیر مباحاث  را مشخص  ساخته اند می توانست چنین باشد: «هدف استراتژیک عالی همه بحث ها در امریکا، نه تنها در زمینه سیاست خارجی و امنیت ملی، حفظ و گسترش » برتری امریکا در جهان» است. سخن مک مایستر که چندان نامنتظر هم نبود حاکی از این بود که استراتژی تازه ترامپ  تداوم دعوی امریکا برای حفظ برتری جهانی امریکا خواهد بود. او گفت دونالد ترامپ تصورات خود را در باره این که  برای حفظ میهن و مردم امریکا چه در پیش دارد و برای افزودن رفاه در امریکا چه می اندیشد، ارائه خواهد کرد. مشاور ترامپ در امور امنیت ملی گفت که او  «با تکیه برقدرت صلح را حفظ »  و «نفوذ امریکا» را در جهان  گسترش خواهد داد.

البته کسانی که خارج از امریکا زندگی می کنند بیشتر علاقمند به کسب اطلاع در باره  نکات آخر هستند. رئیس جمهور جدید در نخستین سال  خدمت خود غالبا این تصور را القاء می کرد که گویا می تواند خودسرانه تصمیماتی اتخاذ کند… مک مایستر قبلا گفته بود که امریکا بیشتر به «قدرت های تجدید نظر طلب» (یعنی قدرت هائی که قصد دارند جهانی چند قطبی را جایگزین جهان تک قطبی سازند که امریکا رهبر آن باشد) از جمله چین و روسیه  توجه خواهد کرد. بنظر او این  امر «نظم بین المللی و ثبات را تضعیف می کند و حاکمیت قانون را نادیده می گیرد».

دوباره ، همانند  زمان جورج بوش،  اصطلاح «رژیم خبیث» بکار گرفته شده است، این بار  برای اطلاق به کره شمالی و ایران.  ادعا می شود که این کشورها به احتمال زیاد، از تروریسم حمایت می کنند و به دنبال دست یافتن به سلاح های کشتار جمعی هستند. سرانجام، «سازمان های تروریستی فراملیتی» مورد بحث قرار می گیرند، از جمله گروه های اسلام گرای رادیکال  که «دائما به دنبال راه های جدید برای حمله به ایالات متحده هستند».

این نکات بسیار شبیه به سخنان جورج بوش جوان و رونالد ریگان هستند. در واقع سخنان مک مایسترحکایت از آن دارد که استراتژی جدید مخلوطی است از جنگ سرد ریگان و جنگ با تروریسم بوش. ادعا میشود که  روسیه امریکا را با » جنگ نسل جدید» تهدید می کند. چین روی به جنگ اقتصادی آورده و » نظم اقتصادی مبتنی بر قانون » را مورد بحث قرار داده است. امریکا در آینده  به «رقابت همزمان » با این دو کشور خواهد پرداخت. مک مایستر می گوید ژئو پلیتیک ، که ما آن را در دوران پس از جنگ سرد به مرخصی فرستاده بودیم ، باز گشته است، آن هم چه بازگشت پرقدرتی.

تعادل فراساحلی: استراتژی جهانی در دوران اوباما

استراتژی جهانی یک دولت، «استراتژی بزرگ»، که دولت در بحث سیاسی  مطرح می کند، مهمترین اقدامات اقتصادی، سیاسی و نظامی دولت را به گونه ای ترکیب می کند که تا حد امکان یک هدف واحد را پشتیبانی  کند.

«بیسل لیدل هارت» مورخ و استراتژیست انگلیسی توضیح می دهد که » استراتژی بزرگ» تمام منابع یک ملت را برای رسیدن به یک هدف سیاسی چنان تنظیم می کند که همه در خدمت تحقق آن » سیاست اساسی » تعریف شده قرار گیرند

هنگامی که دونالد ترامپ استراتژی امنیت ملی خود را ارائه می دهد، باید مشخص شود که این سیاست اساسی چگونه پیش خواهد رفت .

یکی از ویژگی های کلیدی استراتژی دولت اوباما این بود که چنان وانمود سازد که گویا دولت او استراتژی ندارد. اوباما به ندرت در باره سیاست خارجی سخن می گفت و اگر گاهی  در این زمینه حرفی میزد مربوط به یک جنبه مشخص بود.

با این حال دولت او در عمل همواره در پی اجرای استراتژی  تعادل فرا ساحلی بود، یعنی با به میدان آوردن حداقل نیروی نظامی  حداکثر ناامنی را بوجود آوردن.

با این حال، اوباما همیشه تأکید میکرد که دولت ایالات متحده اقدامات خود را با همۀ کشورهای مختلف هماهنگ می کند؛ اوباما موکدا  رویکردی چند جانبه  را دنبال می کرد. نقش امریکا «رهبری ناپیدا از پس پرده» بود. دولت وی دائما سعی می کرد با کمک موافقتنامه های تجارت آزاد TPPو TTIP کشورهای کوچک را از حاشیه قدرت های منطقه ای خارج سازد و آنها را به  مدار سیاست خارجی ایالات متحده بکشد:

او خواستار «روی آوردن  به آسیا» شد و نیروهای زیادی را به آسیا انتقال داد تا چین را  مهار کند.

او نزاع میان اتحادیه اروپا و فدراسیون روسیه را دامن زد و کشورهائی چون گرجستان و کشورهای عضو اتحادیه اروپا در اروپای شرقی را تحریک به اتخاذ سیاستی خصمانه علیه روسیه کرد. سیاست خارجی امریکا، در منطقه پیرامونی اتحادیه اروپا، با تلاشی نسبتا اندک، عراق، لیبی و سوریه را ویرا ن کرد.

چالش اساسی سیاست خارجی آمریکا، همانگونه که زبیگنیو برژینسکی آن را توصیف کرده است، این است که کشورهای عضو اتحادیه اروپا، به روسیه و چین – «مراکز قدرت قاره اوراسیا متصل نگردند».

ازمنظر پرفسور » جان میرسهایمر» که باراک اوباما چندین سال در موسسه او، حقوق بین الملل تدریس می کرد،   اروپا، شمالشرقی آسیا و خلیج فارس   سه منطقه استراتژیکی  هستند که برای امریکا حائز اهمیت هستند.

هدف اصلی باید این باشد که هیچک از کشورهای  این سه منطقه نتواند با دیگر کشورهای منطقه آن چنان رفتاری داشته باشد که ایالات متحده امریکا  با دیگر کشورهای امریکا ( مرکزی و جنوبی)  دارد.   پرفسور مرسهایمر معتقد است   این هدف تنها در یک صورت می تواند تحقق پیدا کند و آن هم این است که  سیاست خارجی امریکا  بتواند «رقبای بالقوه امریکا » مانند روسیه و   چین   را به حل مسائلی مشغول دارد که در حیاط خلوت خود آنها روی می دهد. از این رو باید قدرت های محلی را تشویق کرد تا برای» رقبای بالقوه امریکا» گرفتاری ایجاد کنند.

بعبارت دیگر : مهمترین وظیفه سیاست خارجی امریکا این است که قدرت کشورهای پیرامون روسیه، چین و اتحادیه اروپا را چنان ارتقاء دهد که قادر باشند   رقبای امریکا را در گیر چنان  چالش های نفس گیری سازند که   به ضعف آنها بیانجامد.

او ابتدا موفق به بیرون کشیدن ویتنام، فیلیپین و میانمار از مدار چین شد. گرجستان و اوکراین دولت روسیه را گرفتار چالشی کرده اند، که گرچه خفیف،   اما پایدار است.  اتحادیه اروپا به خود اجازه نمی دهد که در عرصه سیاست خارجی به روسیه نزدیک شود   زیرا  گوش بفرمان همپیمانی است که  با رفتار به ظاهر غیر سیستماتیک خود  کل کشورهای پیرامونی اروپا را به آتش کشیده است.

متحد در مخالفت: ترامپ رقبای امریکا را بسوی اتحادی نوین می راند

نخستین اصل در استراتژی جهانی دولت ها در امریکا اصل تداوم است: صرفنظر از این که چه فردی رئیس شده جمهور است، اهداف اساسی در چند دوره قانونگذاری آنقدردنبال میشوند تا سرانجام به نتیجه مطلوب رسمی که قبلا مشخص شده است برسند.

به همین ترتیب اهداف کلیدی که باراک اوباما قبلا اعلام کرده بود، مانند مهارکردن چین و روسیه یا گسترش تولید نفت و گاز داخلی   در اسناد 70 صفحه ای که ترامپ امروز  از آنها نام خواهد برد، نیز درج شده اند.

با این حال در روش اجرای برنامه  تفاوت های اشکار به چشم می خورد: شعار رئیس جمهور کنونی در انتخابات سال گذشته » اول امریکا » بود که با صراحت سیاست پیروی از یکجانبه گرائی را اعلام می کرد.

در حالی که اوباما کاملا مراقب بود  تا تمام تصمیماتش در عرصه سیاست خارجی هماهنگ   با معاهدات بین المللی و متکی بر مشاوره با شرکای سنتی باشد، شیوه کار دولت ترامپ  مطلقا متکی بر توافق های دو جانبه است.

او مذاکرات در مورد توافقنامه تجارت آزاد را معلق ساخت و اعلام کرد که امریکا از قرارداد اقلیمی پاریس  و عضویت در یونسکو خارج می شود.

در حالی که اوباما و حتی جورج بوش برای ارزش های غربی، که خوشنام هم نیست،   اولویتی ویژه قائل بودند، دونالد ترامپ بگونه ای چشمگیر به » قدرت مخملی» غرب بی اعتناست. » ژزف ساموئل نی» طراح بزرگ استراتژی امریکا در سال گذشته بکرات هشدار داد که دونالد ترامپ با متمرکز کردن خود بر فن آوری سنگین نظامی  و با شیوه یکجانبه گرائی خود  بگونه ای خطرناک به مهمترین منبع – یعنی قدرت فرهنگی، دانش فنی و فکری امریکا بی اعتناست .

پیروزی امریکا در جنگ سرد ناشی از اتکاء به  ترکیب دو قدرت سخت و  نرم بود. دیوار برلین با آتش توپخانه از بین نرفت . بلکه با کلنگ و بولدزر  مردمی فروریخت که  اذهان آنها تحت تاثیر ایده های امریکائی قرار داشت، بخشی تحت تاثیر هالیود و دانشگاهها بودند و بخشی تحت تاثیر دیپلماسی  عمومی  یا بورس های تحصیلی  و تبادل دانشجو.»

» استفان والت » استاد کرسی سیاست بین المللی در دانشگاه هاروارد و یکی دیگر از پیشکسوتان سیاست خارجی امریکا، موکدا هشدار می دهد که دولت ترامپ به مهمترین  شیوه سیاسی امریکا بی توجه است و می گوید  : » امریکا دیگر در پی متعادل کردن قدرت های رو به رشد نیست. این ها بجای این که از خود بپرسند  چرا روسیه و چین با یکدیگر همکاری می کنند یا بپرسند  چه چیز موجب شده  که ایران و شرکای متفاوت آن   در خاور میانه  گرد هم آیند؟ بنا  را بر این می گذارند که چون همه آنها    اقتدار گرا هستند، به هم نزدیک شده اند.  یا می گویند که این یک واکنش شرطی است و منعکس کننده ضد امریکائی بودن آنهاست  یا شکل دیگری از همبستگی ایده ئولوژیک است.»

والت نگران است و می گوید «سیاست اشکارا خود محور امریکا که در پی تامین منافع خود است بجای آن که مخالفان امریکا از هم دور سازد آنها را به هم نزدیک می کند.

رفتار و گفتار ایالات متحده امریکا اغلب طوری است که   به جای   دور کردن مخالفان از هم آنها را به یکدیگر نزدیک می سازد. بجای آن که مخالفان امریکا  را از هم دور کند و بین آنها تفرقه بیاندازد آنها را به هم نزدیک تر می سازد. جهت گیری خصمانه امریکا علیه روسیه، چین و ایران بهترین دلیل است برای این  که دشمنان ما  متقابلا به یکدیگر کمک کنند. «

https://deutsch.rt.com/international/62346-geopolitik-ist-zuruck-trump-nss/

https://t.me/siteaayandema به تلگرام آینده ما بپیوندید

https://aayande.wordpress.com/

اطلاعات

این ویودی در 16 ژانویه 2018 بدست در اشتراک - eshtrak فرستاده شده و با , , برچسب خورده.