زنده باد 8 مارس روز جهانی دفاع از حقوق زنان و مبارزه علیه نابرابری ها
پلیس ترکیه ده ها تن از تظاهرکنندگان روز جهانی زن را بازداشت کرد
هزاران نفر در استانبول باپربایی تظاهرات، هشت مارس روز جهانی زن را گرامی داشتند.
به گزارش8مارس یورونیوز،تظاهرات مشابه در شانلی اورفه، واقع درجنوب شرقی ترکیه با خشونت پلیس و بازداشت ده ها معترض همراه شد.
يورش ماموران شهرداری تهران ونیروهای انتظامی به دستفروشان حوالي چهارراه وليعصروزخمی شدن چند نفر!
اخباروگزارشات کارگری:صبح روزگذشته(17اسفند)، ماموران شهرداری تهران ونیروهای انتظامی به دستفروشان حوالي چهارراه وليعصریورش آورده وآنهارامورد ضرب وشتم قرارداده وچند نفرشان را زخمی وراهی بیمارستان کردند.
نعيم که خودش در همان اطراف بساط داشته است،به وقایع اتفاقیه گفت: «نزدیک به 10 روز پيش، مأمورهاي شهرداري به سراغ ما آمدند و گفتند که بايد کمکم بساطتان را جمع کنيد و به جاهايي که تعيين شده برويد. اين اتفاق هميشه ميافتد اما نه شهرداري، جايي را که مناسب باشد در اختيار ما ميگذارد و نه ما از جايمان تکان ميخوريم اما ديروز صبح نهتنها نيروهاي شهرداري که برخي مأمورهاي نيروي انتظامي هم بالاي سرمان سبز شدند و گفتند که همين حالا بساطتان را جمع کنيد.».
او ادامه ميدهد: «مأموران در جواب ما که آخر کجا برويم و چهکار کنيم، گفتند فعلا برويد داخل خيابان صبا يعني همان خيابان برادران مظفر، آنهم بالاي خيابان که پرنده پر نميزند. ما آنجا را نميخواهيم چون هيچکس رد نميشود و نميتوان کاسبي کرد. ما همين 10 روز باقي مانده را داريم. مأمورها در جواب ما گفتند که برويد غرفههايي را که شهرداري درست کرده، اجاره کنيد اما اجارهکردن آنها هم در توان ما نيست».
اشاره دستفروشها به جايي که شهرداري برايشان فراهم کرده، غرفههايي است که بين پنج تا 9 متر هستند؛ فضايي که با يک نگاه به آن ميتوان فهميد جا براي اينهمه دستفروش ندارد. کسي که به شماره تلفن نوشتهشده براي اجاره غرفهها جواب ميدهد، درباره قيمت آنها ميگويد: «قيمتها از پنج ميليون براي غرفه 6 متري شروع ميشود و تا 9 ميليون ميرسد؛ زمان کار هم از 19 تا 29 اسفند است.» او در جواب اينکه غرفهها متعلق به چه نهادي است، ميگويد: «شهرداري و يک نهاد ديگر بهصورت مشترک اين غرفهها را درست کردهاند که دستفروشها را ساماندهي کنند.»
با وجود اينکه او از ساماندهي حرف ميزند، خود دستفروشها تمام اين کارها را تلاش براي سودآوري ميدانند. حسين که از شهري دور براي دستفروشي شب عيد به پايتخت آمده و تمام بساطش بهوسیله مأموران از بين رفته است، در حاليکه روي زمين چمباتمه زده، ميگويد: «اگر اينها ميخواهند واقعا ما را ساماندهي کنند بايد جايي را با قيمت خيلي مناسب در اختيار ما قرار بدهند، نه اينکه چنين پول هنگفتي بگيرند. اگر من پنج ميليون تومان پول داشتم که نميآمدم دستفروشي. اتفاقا همه ما ميدانيم که تا وقتي اين غرفهها پر نشوند، شهرداري دست از سر ما بر نميدارد، درحاليکه کف دست ما، يک مو براي کندن نيست. اين غرفهها براي کاسبهايي است که مغازه يا توليدي دارند و از اين فرصت براي فروش استفاده ميکنند نه ما که صبح ميرويم جنس اماني ميگيريم و آنقدر پول نداريم که جنس را خودمان بخريم و بفروشيم و توليديها هم ميدانند که ما پول نداريم و بههميندليل، اجناس را بهصورت اماني به ما ميدهند. خب، ما با اين شرايط چطور غرفه چندميليوني اجاره کنيم، آنهم براي 10 شب.»
بهمن که يکي از آنهاست و سرش حين درگيري با مأمورها به جايي خورده و راهي بيمارستان شده، با لهجه غليظ کردي ميگويد: «به چه حقي ما را زدند؟ ما در اين بيکاري و بدبختي ميخواهيم پول ببريم سر سفره زن و بچهمان. از ايلام کوبيدهام، آمدهام که بعد از ماهها از شرمندگي زن و بچهام دربيايم و حداقل کامشان در عيد شيرين باشد. آنوقت مأمورها من را ميزنند. به چه حقي، دست روي من بلند کردند؟ اگر من شکايت کنم، کسي از من حمايت ميکند؟»
سرش بخيه خورده اما ميخواهد به خيابان برگردد. ميگويد: «120 هزار تومان پول بيمارستان شده؛ با اين پول ميتوانستم يک چيزي براي دخترهايم بخرم. بهخدا ما اينجا يک وعده غذاي درستوحسابي نميخوريم؛ شبها توي کارگاه ميخوابيم تا هرچقدر ميتوانيم، پسانداز کنيم؛ آنوقت شهرداري از ما پنج ميليون پول ميخواهد. ما با اين پول، 10 ماه زندگي ميکنيم. از کجا بياوريم بدهيم به شهرداري».
او ادامه ميدهد: «دو سال است که بيکارم؛ خيلي از همشهريهايم هم بيکار هستند. مگر ما بدمان ميآيد در شهر خودمان کار کنيم و اينهمه راه نياييم تا تهران اما چهکار کنيم. کسي که براي ما کاري نميکند وقتي هم که شب عيد، فرصتي پيش ميآيد که يک چيزي در بياوريم و چند ماه بخوريم، مأمورها اين بلا را سرمان ميآورند.» او تنها کتکخورده جمع دستفروشها نيست؛ طبق گفتههاي خودش، سه نفر ديگر هم در اين درگيري صدمه ديدهاند.
ایلنا درهمین رابطه امروزنوشت،دستفروشان تهرانی که حوالی ظهر روز گذشته از کسب و کار در محدوده تقاطع خیابان ولیعصر با خیابان انقلاب اسلامی منع شده بودند، بار دیگر فعالیت خود در همان محدوده از سرگرفتند.
گروهی از شهروندان تهرانی از پهن شدن دوباره بساط دستفروشانی خبر دادند که روز گذشته برای مدت چند ساعت به وسلیه عوامل انتظامی از فعالیت آنها جلوگیری به عمل آمده بود.
برپایه این اطلاعات حوالی ظهر روز گذشته فعالیت دستفروشان حاضر در این محدوده از تهران متوقف میشود، اما در نهایت این فروشندگان خیابانی از حوالی عصر تا پاسی از شب دوباره بساط کسب و کار خود را بدون هیچ ممانعتی در همان نقطه دایر میکنند.
در همین رابطه یکی از دستفروشان حاضر در این محدوده از خیابانهای پایتخت گفت: امروز نیز مانند روزهای پیشین بساط کسب و کار خود را در اطراف چهارراه ولیعصر دایر کردهایم و امیدواریم که با همیاری و مساعدت کسبه محلی و مسئولان مربوطه به فعالیت خود در این چند روز باقیمانده از سال 95 ادامه بدهیم.
تجمعات خانوادگی دستفروشان همدان مقابل فرمانداری وشهرداری!
اخباروگزارشات کارگری:روزگذشته(17اسفند)،دستفروشان همدان به همراه خانوادههاي خود براي دومين بارمقابل فرمانداری تجمع كردند و خواستار دو ساعت فرصت در روز براي دستفروشي در پيادهراه بوعلي شدند.
روزگذشته دستفروشان برای دومین بار مقابل فرمانداری همدان تجمع کردند با این تفاوت که این بار خانوادههایشان نیز با آنها همراهی کرده بودند.
دستفروشان به همراه مادر، همسر و فرزندان خود به سوی فرمانداری رفته تا با دستنوشتههای اعتراضی، گلایه خود را به تصمیم گرفته شده مبنی بر حضور دستفروشان از ساعت 21 و ممنوعیت حضور آنها در ساعات 13 تا 15 در پیادهراه بوعلی اعلام کنند تا شاید تجدید نظری شود.
دستفروشان و خانوادههای آنها با در دست داشتن نوشتههایی چون «سفره ما خالی است»، «فقط دو ساعت در روز»، «لطفا به فکر ما باشید»، «ما به کار احتیاج داریم» و «من لیسانس بیکار هستم» در مقابل فرمانداری همدان تجمع کردند.
به گزارش 17اسفند فارس درهمین رابطه،نیروی انتظامی نیز دقایقی پس از تجمع دستفروشان در محل حاضر شده و اجازه گرفتن عکس و فیلم را به دستفروشان و مردم نداد.
پس از صحبت تعدادی از دستفروشان با نیروی انتظامی و نمایندهای از فرمانداری همدان آنها به سمت شهرداری حرکت کرده تا ادامه تجمع خود را در مقابل شهرداری انجام دهند.
یکی از دستفروشان با بیان اینکه تا عید چند روز فرصت میخواهیم در پیادهراه بساط پهن کنیم، اظهار کرد: بعد از عید اگر بنا به ساماندهی دستفروشان باشد و مکان دیگری را برای ما در نظر بگیرند، به آنجا خواهیم رفت.
وی با بیان اینکه ساعت 21 فقط همدانیها برای خرید به خیابان مراجعه میکنند، افزود: درخواست ما دادن وقت از ساعت 13 تا 15 هستیم تا اجناس خود را به فروش برسانیم چراکه روستاییها فقط در این ساعت میتوانند در شهر حضور یافته و اجناس مورد نظر خود را خریداری کنند نه شب!
این دستفروش همدانی با بیان اینکه پیش از افتتاح پیادهراه صحبتی با ما در خصوص ممانعت از فعالیت ما نشده بود، افزود: 15 روز به عید از ما خواستهاند که دیگر در پیادهراه بوعلی دستفروشی نکنیم.
وی با بیان اینکه 10 نفر در روز درگیری در پیادهراه بوعلی دستگیر شدند اما بعد آزاد شده و اجناس دستفروشان نیز به آنها بازگردانده شد، گفت: ما از مدیریت شهری بابت این اقدام متشکریم اما دنبال گرفتن یک زمان هم هستیم که امیدواریم محقق شود.
مادر یکی از دستفروشان نیز با بیان اینکه چهار پسر دارم که هر چهار نفر دستفروش هستند، اظهار کرد: در خانه یک بیمار دارم و پسرهایم هزینه زندگی ما را پرداخت میکنند.
وی با اشاره به اینکه اکثر دستفروشان مستاجر و بیکار هستند، ادامه داد: اگر اجازه دستفروشی به فرزندانم داده نشود بیکار میشوند.
یکی دیگر از دستفروشان در ادامه با بیان اینکه تمام دستفروشان جنس و کالا برای فروش خریداری کردهاند، اظهار کرد: خواست ما این است که 10 روز پایان سال اجازه فعالیت دهند تا نزد همسر و فرزند خود شرمنده نشویم.
وی با اشاره به اینکه بعد از عید همه حرفها و گفتههای مسؤولان را انجام میدهیم اما این طرف سال نیاز به زمان داریم، افزود: اکنون بدترین زمان برای جابجایی دستفروشان است.
این دستفروش با بیان اینکه اگر یک ماه پیش اطلاعرسانی کرده بودند دستفروشان نیز اجناس خریداری نمیکردند، افزود: به نحوی با دستفروشان برخورد میشوند که انگار اینها شهروند نیست.
وی با اشاره به اینکه برخی افراد توان خرید از مغازه را ندارند و از دستفروش خریداری می کنند، ادامه داد: برخی از دستفروشان بیشتر هوای مردم را دارند و با قیمت مناستتری کالای خود را عرضه میکنند.
معاون خدمات شهری شهرداری همدان در ادامه در جمع دستفروشان همدان حاضر شد و با بیان اینکه ما همه شرایط شما را میدانیم، اظهار کرد: موضوع عدم فعالیت دستفروشان اقدامی نبوده که در یک یا دو روز گذشته تصمیمگیری شود بلکه دو ماه پیش اطلاعرسانی شده که اجازه دستفروشی در روز را نمیدهیم.
مجید درویشی خواستار انتخاب پنج نفر از افراد تجمعکننده شد تا به عنوان نماینده دستفروشان با آنها مذاکره شود و در ادامه گفت: خیال دستفروشان راحت باشد چراکه محال است که حتی یک ثانیه اجازه دستفروشی در روز در پیادهراه بوعلی داده شود.
وی با بیان اینکه اگر از همین الان تا عید سال دیگر جلوی شهرداری بنشینید محال است که یک ثانیه به شما اجازه دستفروشی در پیادهراه بوعلی داده شود، افزود: اگر گدایی کنید یا بیاید و در کنار من بنشینید اجازه دستفروشی در پیادهراه بوعلی داده نمیشود.
معاون خدمات شهری شهرداری همدان خطاب به دستفروشان اظهار کرد: نماینده شما میتوانند چهار نقطه را برای کار خود پیشنهاد کنند تا در مورد آن صحبت شده و تصمیمگیری شود اما مشروط بر اینکه هر محلی در نظر گرفته شد کسی مخالفت نکند.
وی بیان کرد: محلهایی که برای دستفروشی در روز معرفی میشود باید برای ترافیک، شهر، مردم و مدارس مشکلی ایجاد نکند.
پس از صحبتهای این مسؤول شهرداری همدان، دستفروشان پنج نفر را برای گفتوگو انتخاب کرده و به داخل شهرداری فرستادند و خود منتظر نتیجه شدند که با گذشت دقایقی نمایندگان دستفروشان از شهرداری بیرون آمده از وعده شهرداری همدان برای تماس با آنها برای تعیین محل جدید خبر دادند.
درهمین رابطه:
حمله ماموران شهرداری و یگانهای ویژه نیروی انتظامی به دستفروشان پیادهراه بوعلی همدان!
اخباروگزارشات کارگری:روزنهم اسفندماه مأموران شهرداری و یگانهای ویژه نیروی انتظامی تحت لوای اجرای طرح ساماندهی به دستفروشان پیادهراه بوعلی همدان حمله ورشدند. یگانهای ویژه نیروی انتظامی دست به شلیک تیر هوایی و انتشار گاز اشکآورزدند.
به گزارش 48ساعت گذشته رسانه ها،مأموران شهرداری در ساعات اولیه روز9اسفندماه اقدام به جمعآوری دستفروشان کردند که این افدام سبب ایجاد درگیری شد و یگانهای ویژه نیروی انتظامی نیز وارد میدان شدند که تا ساعاتی ترافیک سنگین و جمعیت بسیاری میدان مرکزی شهر همدان را احاطه کرد.
یگانهای ویژه نیروی انتظامی ازشلیک تیر هوایی و انتشار گاز اشکآور برای پراکنده کردن دستقروشان ومردم استفاده کرد.
درهمین رابطه، یک دستفروش به خبرنگاران رسانه ها گفت: من یک دستفروشم که هیچ درآمدی ندارم. ماهیانه 300 هزار تومان اجارهخانه پرداخت میکنم. از صبح تا ظهر تنها یک لباس فروختم. با این درآمد کم چگونه میتوانم زندگی را اداره کنم؟ مسئولان نه تنها شغلی برای ما ایجاد نمیکنند، ما را مورد اذیت و آزار قرار میدهند.
یک دستفروش دیگر هم اظهار کرد: دستفروشان ساعت کاری محدودی دارند و هیچگونه مزاحمتی برای مغازهدارن ایجاد نمیکنند.
دیگر دستفروش عنوان کرد: من دستفروش هیچ کارو درآمدی ندارم بنابراین اگر از این کار هم رانده شوم مجبورم دست به کاری بزنم که نباید.
بنابراین از مسئولا درخواست دارم در حاشیه شهر یک مکان جدا و ویژه برای ما مهیا کنند و بودجه یا برنامهریزی خاصی برای جوانان تحصیلکرده درنظر بگیرند تا آنها مجبور به دستفروشی نشوند.
تجمع کارگران کارخانه بلبرینگ سازی مقابل اداره کار آذربایجان شرقی درسومین روزاعتصاب!
صبح امروز18اسفند، کارگران کارخانه بلبرینگ سازی تبریزدر سومین روزاعتصابشان تبریزدر اعتراض به عدم پرداخت سه ماه حقوق،عیدی ومطالبات دیگرشان، مقابل ادره کل کار استان آذربایجان شرقی تجمع کردند.
ایلنا امروزدرهمین رابطه ازجمله نوشت،اعتراض کارگران «بلبرینگ سازی» امروز در حالی وارد سومین روز خود شد که در جریان اعتراض دوروز گذشته،کارگران این واحد تصمیم گرفتند تا برای رساندن صدای اعتراضشان اجتماع خودرا از محل کارخانه به مقابل ساختمان اداره کل کار استان انتقال دهند.
کارگران می گویند تا این لحظه از نتیجه اعتراضمان در مقابل اداره کل کار استان آذربایجان شرقی نتیجه ای نگرفته ایم اما نمایندگان ما همچنان با مسئولین این اداره در حال مذاکره هستند.
گفتنی است بیش از 190کارگر کارخانه بلبرینگ سازی تبریز از روز دوشنبه16 اسفند ماه تاکنون با برپایی تجمع در محوطه این کارخانه خواستار پرداخت دست کم سه ماه حقوق معوقه و عیدی وپاداش پایان سال خود شدهاند.
درهمین رابطه:
دومین روزاعتصاب کارگران کارخانه بلبرینگ سازی تبریز
از روز گذشته تاکنون (17 بهمن ماه)،جمعی از کارگران کارخانه بلبرینگ سازی تبریزدر اعتراض به عدم پرداخت سه ماه حقوق،عیدی ومطالبات دیگرشان دست از کار کشیده ودر محوطه کارخانه تجمع کردهاند.
امروزایلنا به نقل از کارگران اعتصابی ازجمله نوشت، در کارخانه بلبرینگ سازی تبریز حدود190 نفر کارگر رسمی وقرار دادی فعالیت دارند که کارفرما علاوه بر تاخیر مطالبات مزدی سه ماهه آذر ، دی وبهمن تاکنون، از واریز حق عیدی وپاداش پایان سال آنها نیز کوتاهی کرده است.
به گفته کارگران کارخانه بلبرینگ سازی تبریز، این واحد یکی از موفق ترین واحدهای صنعتی استان آذربایجان شرقی محسوب میشود که تا پیش از سال 91 محصولات آن به صورت پیش فروشی عرضه میشد.
آنها میگویند: مشکلات این صنعتی درست از زمان واگذاری آن به بخش خصوصی بتدریج ایجاد شده است.
دومین روزاعتصاب وتجمع کارگران کارخانه کمپروسور سازی تبریز!
امروزچهارشنبه18اسفند، کارگران کارخانه کمپروسور سازی تبریزبرای دومین روزمتوالی دراعتراض به عدم پرداخت بیش از4ماه حقوق ودیگرمطالباتشان به اعتصابشان ادامه داده ودرمحوطه این واحدتولیدی تجمع کردند.
به گزارش18اسفند ایلنا، گروهی از کارگران شاغل در کارخانه کمپرسور سازی تبریز از روز گذشته تا کنون (18 اسفند ماه) در اعتراض به پرداخت نشدن دستکم 4 ماه معوقات مزدی پرداخت نشده دست از کار کشیده و در محوطه کارخانه تجمع کرده اند.
منابع خبری درکارخانه «کمپرسورسازی تبریز» واقع درشهرک صنعتی قراملک تبریز با اعلام این خبر میگویند دلیل اعتراض امروز حدود 120 نفر از کارگران شاغل در این واحد تولیدی، تاخیر در پرداخت مزد ماههای آبان ، آذر دی وبهمن و نیز عیدی و پاداش پایان سال جاری است.
همچنین گفته میشود بخش دیگری از اعتراضات کارگران این کارخانه مربوط به خوداری کارفرمای این واحد از ورود کارگران به محل کارشان می شود.
به گفته کارگران این کارخانه، صبح دیروز وقتی قصد ورود به محل کارمان را داشتیم با دربهای بسته کارخانه مواجه شدیم که باعث تشدید اعتراضاتمان شد.
طبق اظهارات کارگران این کارخانه، درکارخانه کمپرسور سازی تبریز زمانی بیش از 700 نیروی کارگری دائم و قرار داد موقت کار می کردند اما بعد از آنکه مدیریت کارخانه به بخش خصوص واگذار شده است، مشکلات کارخانه با کاهش امنیت شغلی کارگران آغاز شده وتعداد کارگران به حداقل تقلیل یافت.
اعتصاب وتجمع400 کارگر شرکت پایندان(فاز 13 عسلویه)
امروز18اسفند،400 کارگر شرکت پایندان در فاز 13 عسلویه دراعتراض به عدم پرداخت3ماه حقوق دست به اعتصاب زدند ومقابل محل استقرار کارفرمای اصلی (شرکت پتروپایدار ایرانیان) تجمع کردند.
به گزارش امروزایلنا درهمین رابطه،این کارگران خواستار رسیدگی و توجه به حقوق و مزایای خود با توجه به رو به اتمام بودن سال جاری هستند.
ثبت طومار اعتراضی رانندگان و کارگران شرکت واحد نسبت به دستمزدچندبرابر زیرخط فقردر دبیرخانه وزارت کار
رانندگان و کارگران شرکت واحد با بیش از 1000امضاء در طومار به وزارت کار اعتراض خود را در اجرای تعیین دستمزدی ناعادلانه اعلام کردند وطومار امضاها را دیروز 17 اسفند ماه در دبیرخانه وزارت کار به ثبت رساندند :
در برابر دستمزد ناعادلانه سکوت نخواهیم کرد
طومار اعتراضی رانندگان و کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه نسبت به دستمزد چند برابر زیر خط فقر کارگران دوشنبه هفدهم اسفند در دبیرخانه وزارت کار با شماره 244585 ثبت شد.
در این طومار رانندگان و کارگران شرکت واحد با بیان شرایط جانکاه برای کارگران به دلیل دستمزد چند برابر زیر خط فقر، خواهان تعیین دستمزدی برای کارگران و بازنشستگان کارگری شدند که معیشت یک خانواده را تامین نماید.
رانندگان و کارگران شرکت واحد در این طومار بر استفاده از حق برپایی اعتراض برای دستیابی به خواسته خود تاکید کردند.
منبع: https://www.facebook.com/davood.syndica
پروین محمدی: چانی زنی یا نمایشی دردناک برعلیه زندگی و معیشت ما کارگران
سالیان سال است در ماههای آخر سال نمایشی را حول حداقل مزد برای دلخوشی ما کارگران براه میاندازند، نمایشی دردناک و مشمئز کننده، نمایشی که بطور علمی بدبختی هایمان را واکاوی میکنند و با مهندسی جراید و رسانه هایشان امیدی کاذب را به خانواده های ویران شده ی ما کارگران میدهند.
پس از رنگ باختن نمایشات تکراری سالیان قبل و روشن شدن بیش از پیش گرسنگی و فقر تحمیل شده بر ما کارگران و علیرغم اینکه دیگر هر مسئولی بناچار از فلاکت آوار شده بر زندگی ما و از فاصله نجومی حداقل مزد و هزینه های زندگی سخن میگوید اما باز هم سیاست همان سیاست تحمیل فقر و فلاکت بیشتر بر ما کارگران با شگردهای دیگری است.
امسال طوری شروع کردند که انگار دردسر بزرگی سر راهشان قرار ندارد و به همین دلیل بر خلاف سالهای پیش، مسئله مزد را مسکوت گذاشتند و تازه بعد از بلند شدن صدای ما کارگران بود که ناچار شدند از مباحث مزد و جلسات شورایعالی کار پرده برداری کنند. اما پرده برداری هم که کردند باز هم در چهارچوب همان خط سکوت بود که به بهانه تعیین سبد هزینه مبادرت به آن کردند.
یکی نیست از اینان بپرسد مگر دولت و کارفرمایان که بهترین حسابداران و چورتکه اندازان این مملکت هستند، از هزینه متعارف زندگی خبر ندارند که باید هفته ها وقت بگذارند تا سبد هزینه را در بیاورند. مگر نرخ مسکن و مواد غذایی و بهداشت و درمان و آموزش و بقیه اقلام در بازار را من کارگر تعیین میکنم که آقایان خبر از آن نداشته باشند و نمیدانند یک خانواده میانگین چهار نفره چطور و با چه هزینه ای قادر به ادامه حیات میباشد.
در عصری که به لطف رشد غول آسای تکنولوژی در کمترین زمانی میتوان هزینه زندگی را بر آورد کرد هفته ها وقت میگذارند تا هزینه زندگی یک خانوار کارگری را که هر مسئول دولتی اذعان میکند بالای چهار میلیون تومان است مبلغ دو میلیون و چهار صد و هشتاد هزار تومان اعلام کنند و آنرا به عنوان یک کشف به خورد ما کارگران بدهند و بدتر از آن در ادامه این خیمه شب بازی برای کاشفین این مبلغ هورا میکشند تا سرنوشت زندگی و معیشت میلیونها خانواده کارگری را برای سال آینده همچنان در پرده ابهام نگه دارند.
اما همه عوافریبی که پیش برده اند به اینجا ختم نمیشود و به موازات جشن و پایکوبی حول اعلام سبد هزینه، بحث ترکیب نامناسب شورایعالی کار و عدم توانایی دولت و کارفرمایان برای جبران عقب ماندگی مزدی را مطرح و پیشنهاد زمان بندی را وسط میکشند تا زمینه های لازم برای تحمیل حداقل مزدی خفت بار را به روال سالهای گذشته آماده کنند.
به زبان ساده تری اینان مدعی اند دولت و صاحبان سرمایه نمیتوانند ذره ایی از ثروتی را که در طی نزدیک به چهار دهه گذشته و به شکل غارتگرانه ای از شیره جان ما کارگران کشیده اند پرداخت کنند و در این میان با انواع ترفندها در پی وادار کردن ما کارگران برای تمکین به زندگی زیر خط فقر و مرگ از گرسنگی هستند و اسم این رویکرد خود را چانه زنی میگذارند. چانه زنی به نفع چه کسی؟ به نفع غارتگران یا به نفع نجات میلیونها خانواده کارگری از فقر و گرسنگی؟
آن چیزی که در این میان روشن است و ما کارگران هر ساله آنرا تجربه کرده ایم این است که چانه زنی اینان برای حفظ منافع غارتگران است و بس. لذا ما از همنیجا اعلام میداریم که در صورت پیشبرد تحمیل حداقل مزد به روال سالهای گذشته و عدم جبران بی کم و کاست عقب ماندگی مزدی، سال آینده را به سال اعتراض به فقر و فلاکت تبدیل خواهیم کرد.
18 اسفند 95
دادگاه تجدید نظر جعفر عظیم زاده و شاپور احسانیراد بیست و یکم اسفند برگزارمی شود
محمدعلی جداری فروغی از برگزاری دادگاه تجدیدنظر جعفر عظیم زاده و شاپور احسانیراد در بیست و یکم اسفند خبر داد.
به گزارش18اسفندایلنا،محمدعلی جداری فروغی، وکیل جعفر عظیم زاده و شاپور احسانیراد گفت: جلسه رسیدگی به اتهامات اخلال در نظم عمومی، تشویش اذهان عمومی و غصب عنوان و همچنین اخذ آخرین دفاع موکلین ساعت 12 ظهر روز شنبه 21/ 12/95 در شعبه 101 دادگاه کیفری 2 ساوه برگزار خواهد شد.
جداری فروغی ابراز امیدواری کرد با توجه به نبودن دلایل و مستندات کافی، انتظار داریم با توجه به دفاعیات به عمل آمده و رسیدگی عادلانه، حکم برائت موکلین از اتهامات صادر شود.
این وکیل دادگستری اشاره کرد جعفر عظیم زاده پیش از این نیز به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به 6 سال حبس محکوم شده؛ همچنین در شعبه اول دادگاه انقلاب ساوه، جعفر عظیم زاده و شاپور احسانیراد به اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی هر یک به 11 سال حبس محکوم شده اند.
این وکیل دادگستری در پایان گفت: با توجه به این که موکلین به عنوان فعال کارگری و بدون چشمداشت در جهت دفاع از حقوق کارگران اقداماتی انجام دادهاند، شایسته است که در برخورد با این پروندهها، قوه قضاییه به طریقی برخورد کند که عدالت رعایت شود و حکم برائت موکلین صادر شود.
اخراج 30 کارگر پیمانکار شرکت آهاب
اتحادیه آزاد کارگران ایران : شرکت پیمانکاری آهاب امروز 18 اسفند 30 کارگر خود را اخراج کرد
طبق اخبار رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران ، شرکت پیمانکاری اهاب، متشکل از چند کارگاه است که د ر هر یک از انها ۲۵۰ تا ۳۰۰ کارگر شاغل هستند، این شرکت در زمینه پروژه های ساختمانی و بویژه در ساخت ساز تونلهای مترو در تهران فعال است بیشتر کارگران این شرکت کارگران افغان و مابقی از کارگران فصلی شهرستانهای محروم هستند که از سر نیاز در فصول پاییز و زمستان در این کارگاهها مشغول به کار می شوند
کارفرمای شرکت با سوء استفاده از شرایط موجود کارگران، آنان را مجبور به امضای قرارداد سفید و تسویه نموده است از همین رو مزایای جانبی حقوق را به انها نمی پردازد و با سهل انگاری در تجهیز ایمنی محل کار باعث حوادث ناگوار جهت چندین نفر از کارگران شده است
این کارگران حقوق ماههای دی و بهمن و اسفند و عیدی و پاداش و سنوات آخر سال را طلبکار هستند
کارفرما در چنین شرایطی امروز 18 اسفند 30 کارگر این مجموعه را بدون تسویه حساب و پرداخت مطالباتشان اخراج کرده است
عدم پرداخت 2ماه حقوق کارگران کارخانه سیم وکابل پیشرو!
اخباروگزارشات کارگری:کارگران کارخانه سیم و کابل پیشرو در حالی باید به استقبال سال نو بروند که حقوقشان از دی ماه تاکنون پرداخت نشده است.
به گزارش منابع خبری محلی،این کارگران به دلیل تعویق دو ماهه حقوقشان، در آستانه عید با مشکلاتی مواجه شدهاند.
قابل یادآوری است که کارخانه سیم وکابل پیشرو تولید کننده انواع کابل فشار ضعیف با هادی مسی و آلمینیومی به صورت شیلد، اسکرین،زره دار و آرموردار، کابل های کنستانتریک،کابل های خود نگهدار و ACSR ،کابل قابل انعطاف تخت جهت مصارف اتصالات متحرک و آسانسور، کابل های کنترل و ابزار دقیق به صورت شیلدار و مسلح، انواع کابل های تخصصی( هالوژن فری، ضد آتش و … ) در جاده رفسنجان – انار، 2/5 کیلومتر بعد از پلیس راه انار- یزد واقع شده است.
بلاتکلیفی شغلی36 کارگر پتروشیمی جم (شرکت جم صنعت کاران)
جمعی از کارگران پیمانکاری یکی از واحدهای پتروشیمی از ابتدای ماه جاری در حالی توسط کارفرما بازنشسته قلمداد و از ادامه حضور در محل کارشان منع شدهاند که برابر نظر سازمان تامین اجتماعی این اقدام کارفرمای آنها عملی غیر قانونی است و باید هرچه زودتر به شغل سابق خود بازگردانده شوند.
به گزارش 18اسفندایلنا، این کارگران که شمار آنها در حدود 36 نفر است تا ابتدای ماه جاری (اسفند 95) از طریق شرکت جم صنعت کاران به عنوان کارگر پیمانکاری در پتروشیمی جم مشغول کاربودند اما از این زمان به بعد به تدریج توسط کارفرمای خود نیروی بازنشسته قلمداد و برای دریافت مستمری به سازمان تامین اجتماعی معرفی میشوند.
آنها میگویند در حالی که انتظار داشتند پس از صدور حکم ترک کارشان از سوی کارفرما، از سازمان تامین اجتماعی مستمری بازنشستگی دریافت کنند، افزودند: در نهایت پس از مراجعه به سازمان تامین اجتماعی مطلع شدیم که سالهاست مقررات بازنشستگی تغییر کرده است و بر همین اساس هنوز امکان استفاده از شرایط بازنشستگی را نداریم .
کارگران یاد شده که با داشتن بین 10 تا 12 سال سابقه پرداخت حق بیمه سنی بیشتر از 60 سال دارند، ادامه دادند: کارفرما در پتروشیمی مدعی است که برابر ماده 76 قانون تامین اجتماعی باید بازنشسته بشویم اما در مقابل سازمان تامین اجتماعی با یادآوری اینکه مدتهاست که این بخش از مقررات بازنشستگی تغییر کرده است، از صدور حکم و برقراری مستمری بازنشستگی برای ما خودداری میکند.
در ماده 76 قانون تامین اجتماعی که ظاهرا مورد استناد کارفرمای این گروه از کارگران پیمانکاری پتروشیمی جم قرار گرفته، ذکر شده است که کارگر با 60 سال سن و 10 سال سابقه بیمه پردازی میتواند بازنشست شود اما در مقابل تامین اجتماعی منطقه ویژه عسلویه با استناد به اصلاحیهای که در سال 80 در مقررات بازنشستگی سازمان تامین اجتماعی به وجود آمده است، به آنها گفته که کارگر دارای 60 سال سن تنها به شرط داشتن 20 سال سابقه بیمه پردازی میتواند بازنشسته شود.
از قرار معلوم کارگران مذکور که براساس مقرراتی که آخرین بار در حدود پانزده سال قبل معتبر بودهاند شغل خود را از دست دادهاند توانستهاند تا برای بازگشت به کار نظر موافق مراجع حل اختلاف روابط کار محل کار خود را بدست بیاورند اما از قرار معلوم کارفرمای این کارگران در پتروشیمی جم همچنان بر صحیح بودن قرائت خود از مقررات تامین اجتماعی اصرار دارد و به همین دلیل هنوز حاضر نشده است تا آنها را کار سابق خود بازگرداند.
این 36 کارگر که اکنون در آستانه شب سال نو اصلیترین منبع درآمد خود را از دست دادهاند میگویند توقع داشتیم که بعد از بازنشستگی منبع درآمد جدیدی بدست خواهیم آورد اما حالا با این اوضاع اقتصادی همان ممر درآمد را نیز از دست داده و در نتیجه از این اتفاق پشیمان شدهایم.
عدم پرداخت 8ماه حق اضافه کاری کارگران شهرداری ماسال!
اخباروگزارشات کارگری:در حالی که کمتر از دو هفته به پایان سال 95 باقی است کارگران شرکتی شهرداری ماسال قریب به 8 ماه از اضافه کارشان را دریافت نکرده اند.
به گزارش منابع خبری محلی، این کارگران که غالبا راننده ها و رفتگران شهری محسوب می شوند حقوق ناچیزی دارند و گذران زندگیشان در صورت عدم دریافت اضافه کار به سختی است.
یکی از این کارگران با تاکید بر اینکه نباید هویتش فاش شود گفت: اگر احدی از مسئولین بداند که ما شرایط سختمان را به جایی گزارش کرده ایم ممکن است تحت فشار قرار گیریم.
وی افزود: ماه هاست اضافه کار نگرفته ایم . وقتی چیزی نزدیک به ۴۰ درصد درآمد ماهیانه ما مربوط به اضافه کار است، چطور میتوان بدون دریافت این بخش از پولمان زندگی را چرخاند؟ داریم به روزهای پایانی اسفند ماه نزدیک می شویم و هیچ قولی در خصوص پرداخت این معوقات به ما نداده اند.
این کارگر شهرداری با اشاره به افتتاح پروژه های مختلف از سوی شهرداری ماسال اظهار داشت: حتی شنیده ایم که از استانداری نامه ای زده اند که حقوق کارگرها را تسویه کنید اما هنوز هیچ خبری وعده و وعید هم نیست.
وی در پایان گفت: شب عید هست. در این گرانی ما داریم با ماهی ۹۰۰ تومان زندگی میکنیم. مشکلات دیگر مثل دوا و دکتر که بماند. امیدواریم شهرداری به دادمان برسد.
گلهای نارنجی پوش
یک روز برفی و سرد زمستان، آرمان متقی، یک دانشآموز دبیرستانی همدان، به یکی از خیابانهای شهر میرود. سر صحبت را با کارگر رفتگر شهرداری باز میکند و به درددلهایش گوش میسپارد؛ درددلهایی که خواندنیاند و دانشآموزی که در انتهای گزارش میگوید قلمم دیگر طاقت گریستن ندارد…
آرمان متقی، دانشآموز سال دهم، از همدان، 23 بهمن 1395:
چهارراه نظری همدان، بارش برف، گلهای نارنجی را در گوشهوکنار این شهر میرویاند. گلهای زمستانی در برابر سرما مقاوم هستند و نارنجیپوشان در برابر فقر. شاید خیابانها را بتوان با جارو نظافت کرد اما با وعدهوعید نمیتوان صورت غمگرفته عباسآقا را گردگیری کرد. آن برف که لبخند را بر صورت دانشآموزان کاشت، امید را از صورت پیرمرد برداشت. پارو توان کارکردن ندارد، گویی از بیتفاوتی برخی گله دارد. پاسخ سلام، درنگی عمیق است. دستهای سرد و خشکیدهاش آزارم میدهد. از سرپرست میترسد، تن به مصاحبه نمیدهد. درد کارگران روزمزد را خوب میدانم. سرما مچ سرپرست را میخواباند. به کاشانه میشتابد. نارنجیپوش میگوید: سه ماهی میشد که حقوق نگرفته بودیم، اعتصاب کردیم بلکه جواب دهد. کارگر جدید آوردند، ما هم ترسیدم و برگشتیم سرکار. حقوق عقبافتاده یک ماه را دادند، غافل از آنکه با پستانک، قصاب طلبکار را نمیتوان ساکت کرد. دخترم دانشجوی رشته عمران است و تحصیل، هزینه دارد. کیمیا، دخترم دو ساله بود که پول پوشکش را هم نداشتیم؛ مادرش یک صبح بیخبر رفت، میگویند با پسرعمویش که در ترکیه رستوراندار است، ازدواج کرده. از کودکی یتیم بودم، مادرم ده سال کیمیا را بزرگ کرد و بالاخره یک روز سیاهپوش شدم. من ماندم و یک خانه شیروانی و کلی پرسش و عقده که کیمیا از فقر و بیمادری به یدک میکشید. آرامآرام همهچیز داشت درست میشد که بعد از سالها بارکشی در میدان بار از بالای کامیون افتادم، مهرههایم جابهجا شد و خانهنشینی را تجربه کردم. آن زمان بود که متوجه کیمیا در سن بلوغ شدم که خیلی کمبود داشت؛ تنها راه، فراموشی گذشته بود. کیمیا که سالها تجدید شده بود، دانشگاه بوعلی قبول شد. از نارنجیپوشِ خسته پرسیدم: حداقلش صاحبخانه که هستی یا اجاره هم مجبوری بدهی؟ آهی کشید و در پاسخ من گفت: مادرم سرطان خون داشت؛ مخارج درمانش از عهده کارگر روزمزد خارج بود؛ پس مجبور شدیم پول نزول کنیم که خانه هم به گرو رفت. میدانی این وسط چی جالبتر از همه است؟! با ماهی 720 هزار تومان حقوق شهرداری، یارانهمان هم قطع شده است.
منبع:ایلنا-18اسفند
این تعاونی مسکن 600 نفر را بیخانمان کرد
«به اسم تعاونی مسکن شهرداری پول گرفتند و معلوم نشد چه بلایی سر پولهایمان آمد. کم نبود؛ حرف 20 میلیارد پول است. قرار بود برایمان نزدیکیهای دریاچه چیتگر خانه بسازند. نقشه ساختمان را هم نشانمان داده بودند. خانه پیشکش، پولی در کار نیست که برش گردانند. میگویند این کف دستمان اگر مو دارد، بکنید»!
این درد دل یکی از 600 نفری است که به امید خانهدار شدن، فرش زیر پایش را هم فروخته، 70 میلیون پول بیزبان جور کرده و به حساب تعاونی ریخته و حالا خانهدار که نشده هیچ، مجبور است خانواده را بردارد و به حاشیه شهر نقل مکان کند.
«ابراهیم» کارمند یکی از ارگانهای دولتی است. 2 بچه دارد و صاحبخانه جوابش کرده. به هر جا که توانسته شکایت نوشته تا لااقل پولش را پس بگیرد ولی نتیجهای نداشته که نداشته.
او که با درخواست کمک و با چشمانی اشکبار به دفتر روزنامه آمده از ما میخواهد تا درد دلش را بنویسیم شاید مسئولی، مدیری، رئیسی دلش بسوزد و بتواند گره از مشکل او و بقیه شاکیان پرونده باز کند. ابراهیم درباره شکایت از تعاونی مسکن شهرداری میگوید: «مقابل تعاونی، کلی تبلیغ به در و دیوار زده بودند. تصاویر ساختمانهایی که در طول چند سال گذشته از سوی آنها ساخته و تحویل مشتریها شده بود. چند بار هم توی تلویزیون تبلیغ کرده بودند. مدارک نشان میداد تعاونی سال 73 تأسیس شده و از سال 83 فعالیت خود را آغاز کرده. از طرفی مدیر و رئیس هیأت مدیره تعاونی ادعا میکردند که شرکت زیر نظر شهرداری منطقه 5 است و لوگوی شهرداری هم روی همه مدارک و تبلیغهایشان بود. ما به همین لوگو اعتماد کردیم. همه اعضا میگفتند که تعاونی زیر نظر شهرداری است و کار ساخت و ساز خیلی زود شروع میشود».
وی دفترچه عضویت تعاونی را از کیفش بیرون میآورد و توضیح میدهد: «طبق اساسنامه، این تعاونی باید 180 عضو داشته باشد که آنها اعضای تعاونی را به 600 نفر افزایش داده بودند. خود این موضوع خلاف قوانین است. باید بگویم که اعضای قبلی دفترچههایشان را بین 5 تا 30 میلیون تومان به داوطلبان عضویت در تعاونی فروخته بودند. کارمندان تعاونی با چربزبانی اطمینان دادند که برجی 17 طبقه بزودی نزدیکی دریاچه ساخته میشود و با همین وعده و وعیدها بین 10 تا 70 میلیون تومان به حساب تعاونی واریز کردیم. من و 70 -60 نفر دیگر نفری 70 میلیون تومان به حسابشان ریختیم. بهخدا قسم فرش زیر پا و طلاهای زنم را فروختم.
بعد از گذشت یکسال و اخبار ضد و نقیضی که میشنیدیم، جلوی تعاونی تجمع کردیم ولی آنها هر بار با بهانههای مختلف دست به سرمان میکردند و میگفتند به دنبال مجوزهای ساخت و ساز هستند تا اینکه از سال پیش فهمیدیم زمینی که تعاونی خریده، جزو زمینهای ملی و غیرقابل فروش است. با شکایت اعضا در شعبه 12 بازپرسی دادسرای منطقه 5 پروندهای تشکیل شد و برای رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل تعاونی مسکن و 2 تن از کسانی که زمین را به تعاونی فروخته بودند قرار تعقیب صادر شد.
پس از کلی رفت و آمد و ارسال احضاریه و اخطاریه در نهایت مدیرعامل تعاونی و فروشندگان زمین بازداشت شدند ولی طولی نکشید که با قرار وثیقه بیرون آمدند. رئیس هیأت مدیره فعلاً فراری است. فروشندگان زمین هم در دادسرا ادعا کردند که در حال برطرف کردن مشکل زمین هستند و با گذشت 3 سال هنوز اتفاق خاصی رخ نداده و ما نه تنها به خانه بلکه به اصل پولمان هم نرسیدهایم.»
ابراهیم اسنادی را نشان میدهد که شهرداری منطقه 5 با نامهنگاری به مدیر تعاونیهای استان تهران خود را کاملاً از دایره اتهامات بیرون کرده است. در این نامه نوشته شده: «تعاونی مسکن کارگران شهرداری منطقه 5 به شماره ثبت 12104 در سال 73 تأسیس شد که اعضای هیأت مدیره و مدیر عامل شرکت تعاونی مسکن کارگران شهرداری منطقه 5 از پرسنل مجموعه شهرداری تهران نیستند و شهرداری هیچگونه دخل و تصرف و نظارتی بر عملکرد آن شرکت تعاونی نداشته و تعاونی مسکن مذکور دارای شخصیت حقوقی مستقل و مجزا از مجموعه شهرداری تهران است که نسبت به عضوگیری و جذب سرمایه های مردمی اقدام کرده است.»
ابراهیم نامه دیگری از لابهلای مدارکش بیرون میکشد و میگوید: «شهرداری منطقه 5 بعد از کلاهبرداری 20 میلیاردی تعاونی مسکن و بالاگرفتن شکایت و اعتراضهای چند ماه پیش طی چند نامه به سازمان و ادارات دیگر خود را به کلی کنار کشیده و عنوان میکند که تعاونی از اعتبار نام و لوگوی شهرداری منطقه 5 سوءاستفاده کرده. خب اگر واقعاً اینچنین باشد چرا شهرداری از سال 83 از این تعاونی به دلیل جعل عنوان شکایت نکرده؟ چرا باید پول ما برود روی هوا و 600 نفر زیان ببینند و شهرداری تازه به فکر نامهنگاری بیفتد؟
ما حرفهای زیادی داریم. پرونده 2 سال است هنوز به دادگاه نرفته. دود این بیمسئولیتی و نبود نظارتها مستقیم توی چشم آدمهای ضعیفی مثل ما رفته است. از شهرداری و قوه قضائیه میخواهیم به شکایت ما رسیدگی کنند».
خودم را لحظهای جای ابراهیم میگذارم. کسی که به امید خانه، همه دارایی 70 میلیونیاش را به باد میدهد و حالا باید به حاشیه تهران پناه ببرد.
منبع:روزنامه ایران-18اسفند
هیجدهم اسفندماه1395برابر8مارس2017